خلاصة:
حاجیفیروز نوازنده و خواننده ای دوره گرد و از کهن ترین پیک های نوروزی است که هـدفش اعلام پایان زمستان و نزدیکی بهار، تبریک سال نو و دریافت پول یا هدیه به عنوان شاباش اسـت .
حاجیفیروز با توجه به تنوع اقلیم و فرهنگ مناطق مختلف ایران ، نام ها، نمایش ها و تصـنیف هـای متفاوتی دارد. در این مقاله تلاش شده است به روش اسنادی، پیشینه و خاستگاه حاجی فیروز، بـه همراه زمان و مشخصات ظاهری و فیزیکی او، از منظر نمادشناسی و ارتباط بـا دیگـر آیـین هـای ایرانی، مورد مطالعه قرار گیرد. در همین زمینه ، تصنیف های حاجی فیروز و ارتباط آن با مبـارک و بابانوئل نیز بررسی شده است .
ملخص الجهاز:
(پايگاه اطلاع رساني پژوهش هاي ايراني ) حاجيفيروز را در خراسان ، «جيگي جيگي ننـه خـانم » (شـکورزاده ، ١٣٦٣: ٩٧) در گيلان ، «عيار آتش باز» (منبع اينترنتي: مقاله رسـوم مـردم گـيلان در نـوروز) در اراک و برخي روسـتاهاي آن ، «رشـکي و ماسـي» (انجـوي شـيرازي، ١٣٥٢: ٦٧) در زنجـان و آذربايجان ، «ناري نارکه » (عباسـي، ١٣٨٧: ٧٣) در لپـويي (فـارس )، «ننـه سـرما مـک و بوالرزونـک » (جعفـري، ١٣٩١: ٤٢) و در مراغـه ، «بشـير» (بـدري، مراغـه ، ١٣٥١) هـم ناميده اند.
در مقابــل ، رضــا مراديغياث آبادي، ارتباط حاجيفيروز را با نظام برده داري و نژاد سياه رد ميکند و معتقـد است که اولا، سياهي چهره حاجيفيروز در ديگر آيين هاي نمايشي ايران در فصل زمستان مانند جشن برفي وجود دارد و نماد سرما و شب هاي بلند و سرد زمستان است ؛ چنان کـه در شاهنامه فردوسي، بين سرما و زمستان با سياهي و گرگ سـياه ارتبـاط وجـود داشـته و نمايش سياه بازي، شيوه نمادين در مبارزه با سرما بوده و ثانيا ترانـه «اربـاب مـن » ترانـه اي کهن نيست و منظور آن هم روابط برده و ارباب نيست و حداکثر، رابطه نوکر با اربـاب را در نظر دارد.
(بينام ، مراغه ، ١٣٤٨) کلاه حاجيفيروز با وجود تنـوع اقليمـي فـراوان در منـاطق مختلـف ماننـد گـيلان ، شاهرود و تهران ، از نوع بوقي، مخروطي دراز و منگوله دار اسـت (شـريعت زاده ، ١٣٧١: ٤٥٨؛ جـاحظ ، ١٣٨٤: ٥٣؛ احمـدي، ٨٨؛ شـهري، ١٣٦٨: ٢٨٢/١؛ هـدايت ، ١٣٤٢: ١٤٩؛ شعباني، ١٣٧٩: ٤٢).