خلاصة:
هدف: تصمیمگیری مخاطرهآمیز را میتوان یکی از اساسیترین مکانیزمهای زیربنایی رفتارهای تکانشی و اعتیاد دانست. هدف این مطالعه مقایسه تصمیمگیری مخاطرهآمیز در افراد مصرفکننده اوپیوم و همتایان سالم بود. روش: در این پژوهش مقطعی علی-مقایسهای، 50 مصرف کننده اوپیوم و50 غیر مصرف کننده که از نظر سن و جنس با گروه مصرف کننده همتا شده بودند، شرکت داده شدند. آزمون عصبشناختی خطرپذیری بادکنکی برای سنجش تصمیمگیری مخاطرهآمیز استفاده شد. یافتهها: بین دو گروه افراد مصرف کننده و غیر مصرف کننده از نظر میانگین دفعات باد شدن بادکنکهایی که ترکیدهاند، میانگین تعداد دفعات باد شدن کل بادکنکها و حداقل دفعات باد کردن یک بادکنک تفاوت معناداری بهدست آمد. نتیجهگیری: افراد مصرف کننده اپیوم نسبت به افراد سالم از تصمیمگیری مخاطره آمیز بیشتری برخوردارند.
Objective: Risky decision making is one of the most basic mechanisms of impulsive and addictive behaviors. The purpose of present study was the comparison of risky decision making in opium abuser and healthy matched individuals.
Method: In present cross sectional study، 50 opium abusers compared to 50 healthy who were matched on age and gender. Balloon Analogue Risk Taking Task was used for evaluation of risk taking in participant of both groups.
Results: The results showed that opium abusers have had higher scores on number of plumbing balloon and exploded balloon in BART task than normal individuals.
Conclusion: Opium abusers have higher risk taking than normal individuals.
ملخص الجهاز:
"Fukui, Murai, Fukuyama, Hayashi & Hanakawa 15.
unadjusted value جدول ١: نتایج آزمون t برای مقایسه خطرپذیری افراد مصرف کننده مواد اوپیوم و همتایان سالم ( به تصویر صفحه مراجعه شود)با توجه به جدول فوق ، بین دو گروه افراد سالم و مصرف کننـده مـواد اوپیـوم از نظـر میـانگین دفعات باد شدن بادکنک هایی که ترکیده اند، میانگین تعداد دفعات بادشدن کل بادکنک ها و حداقل دفعات باد کردن یک بادکنک تفاوت معنـاداری وجـود دارد.
Schilt, Goudriaan, Koeter, Van den brink & Schmand 4.
همچنین ، نتایج بعضی از مطالعات نشان داده اند که عملکـرد افراد مصرف کننده مواد افیونی در آزمون های تصمیم گیری مخاطره آمیـز، شـبیه عملکـرد بیماران دچار آسیب ناحیه قشر پـیش پیـشانی اسـت (بچـارا، دولان ، هینـدس ٣، آندرسـون ، ناثان ٤، ١٩٩٩؛ گرانت ، کونتوریگی ٥ و لوندن ، ٢٠٠٠) این یافته هـا از ایـن عقیـده کـه افـراد مصرف کننده مواد ممکن است نقائص کارکردی در ناحیه میانی تحتانی قشر پیش پیشانی داشته باشند، حمایت می کنند؛ چرا که از سوی دیگر نتایج مطالعات تصویربرداری عـصبی کارکردی نشان داده اند کـه سوءمـصرف کننـدگان کوکـائین (لونـدن و همکـاران ، ٢٠٠٠؛ ولکو و فولور٦، ٢٠٠٠) و الکل (ولکو و فولور، ٢٠٠٠) فعالیت ناهنجـاری در ناحیـه مغـزی قشر پیش پیشانی دارند، اما باید توجه کرد که ناهنجاری ناحیه مغزی قشر پـیش پیـشانی بـه تنهایی دلیل سوءمصرف مواد نمی شود و این آسیب یـک ویژگـی فنوتایـپ ٧ از افـرادی را که مـستعد اعتیـاد بـه مـواد افیـونی هـستند، ارایـه مـی دهـد.
Decision-making deficits, linked to a dysfunctional ventromedial prefrontal cortex, revealed in alcohol and stimulant abusers.
Decision making deficits, linked to a dysfunctional orbitofrontal cortex, revealed in alcohol and stimulant abusers.
Orbitofrontal cortex dysfunction in abstinent cocaine abusers performing a decision-making task."