خلاصة:
تشخیص (شخصیت بخشی) آرایهای نویافته و نوظهور نیست؛ به جرات می توان پیشینه آن را به درازنای کلام بشر دانست که امروزه بلاغتنگاران معاصر به جد به آن پرداختهاند. این آرایه ادبی به سادگی همراه با دیگر آرایه ها از جمله تشبیه در کلام پدیدار می شود در این باره هر کدام از دو رکن اصلی تشبیه (مشبه و مشبه به) میتوانند دیگری را وارد حوزه تشخیص کنند و از اسباب نو شدن یک تشبیه شوند. در این جستار با نگاهی به نمونه های فصیح نظم و نثر، به بررسی جلوه های تشخیص در تشبیه می پردازیم. جلوه های شخصیت بخشی در تشبیه می تواند از طریق وجهشبه (از درون تشبیه) یا با منادا و خطاب (از بیرون) صورت گیرد. نگارندگان پس از نگاهی کوتاه به آرایه تشخیص، همراهی آن با تشبیه را با نگرشی نو بررسی کرده اند.
ملخص الجهاز:
هرچند آرايه تشخيص به صورت اسناد مجازي و مستقل از بحث تشبيه يا استعاره نيز وجود دارد؛ زيرا در ژرف ساخت هر تشخيص اگر بخواهيم انسان يا موجود زنده اي را به عنوان مشبه به در نظر بگيريم ، به گفته شميسا مضحک است ؛ اما توضيح و تفسير آنها بر مبناي مجاز عقلي يا اسناد فعل به فاعل يا مسنداليه غيرحقيقي امکان پذير است (شميسا، ١٣٧٢: ٦٣)؛ براي نمونه : نسيم باد صبا دوشم آگهي آورد که روز محنت و غم رو به کوتهي آورد (حافظ : ١٦٧) ١١ در اين بيت نسيم باد صبا در معني حقيقي خود آمده است ؛ اما آگهي آوردن آن ، اسناد مجازي و پديدآورنده تشخيص است .
جلوه هاي شخصيت بخشي در تشبيهات را مي توان به طور کلي به دو دسته تقسيم بندي کرد: يکي وجه شبه که از درون ، تشبيه را با تشخيص همراه مي کند و دوم ندا و امر و نهي يا هم نشيني با اموري که مربوط به انسان است و از بيرون ، موجب در آغوش هم کشيده شدن اين دو آرايه مي شود.