خلاصة:
تصویر یا ایماژ از اصلی ترین عناصر شعری است و هیچ تجربه ای از تجربه های انسانی بدون تاثیر و تصرف نیروی خیال ارزش هنری و شعری پیدا نخواهد کرد. از این روست که خیال در تعریفهای قدیم و جدید هماره عنصر اصلی شعر است. خیال شاعرانه هر اندازه نو و بدیع، و شخصی و فردی باشد، به همان میزان ارزش هنری بالایی دارد. فردیت و نوگرایی در تصویرپردازی از اساسی ترین ویژگی های شعر نوست. در این میان، نیما نظریهپردازی است که مباحثی را در این زمینه مطرح کرده است. از سوی دیگر شاملو، که از معتقدان به شیوه سخن پردازی نیما بود، با تاثیرپذیری از وی فردیت، نوجویی و عینی گرایی را وجهه همت خویش قرار داد. بر این اساس، در نوشتار حاضر بر آن شدیم تا افزون بر بررسی کمو کیف ایماژهای شعری شاملو، نقش تصاویر را در تاثیرگذاری بر مخاطب و رسایی کلام او بسنجیم. همچنین توجه به جایگاه اسطوره ها در تصویرپردازی شاملو، آشنایی با منابع الهام و اهداف او از کاربرد اسطوره ها از دیگر موارد مورد توجه در این مقاله است. از سوی دیگر بسامد بالای اشارات به آیین های مسیحی و سودجستن از آن در تصویرپردازی، این وجه نیز بحث و بررسی شده است. حاصل اینکه اصلی ترین عوامل تاثیرگذاری سخن شاملو، تصاویر شعری وی است. می توان گفت بخش قابل توجهی از گیرایی شعر این شاعر نتیجه تصاویر جاندار و امروزین ، فردیت گرایی و عینیت گرایی او در تصویرپردازی است. شاعر در تصویرسازی، با الهام از زندگی مدرن شهری، ذهنیت خود را هرچه بهتر به مخاطب انتقال داده و هم زمان با سودجستن از اسطوره ها، که حافظه تاریخی ملت و بخش ارزشمند فرهنگ بشری است، ایده ها و ذهنیات خود را به سهولت به مخاطب القا می کند.
ملخص الجهاز:
زمان ، انسان ، آرمان هاي انساني و جمعي در شعر شاعران در پيوندي استوار و ناگسستني با هم قرار مي گيرند و شاعر با الهام از جامعۀ عصر خويش و با نگاهي حساس و تيزبينانه ، دردهاي فردي خود را با اجتماع و انسان عصر خويش پيوند زده و نغمه گر حس مشترک انساني مي شود؛ از اين رو و براي القاي اين حس به زيباترين شکل ، عناصر زمان خويش و محيط را به کار مي بندد و بدين صورت هارموني و هماهنگي را که خاص هنر و اثر هنري و عامل زيبايي آن است به کار مي گيرد.
شاعر بدين صورت نوعي هارموني در شعر را به وجود مي آورد و از اين روست که شعر حاصل هماهنگي است و چون در آن از نگرش و جهان بيني خاص سخن مي رود تمام اجزا، به ويژه تصاوير در خدمت القا اين انديشه اند و اين چنين شعري است که مي تواند در برانگيختن مخاطب مؤثر باشد: من پرومته نامرادم / که کلاغان بي سرنوشت را از جگر خسته ، سفره اي جاودان گسترده ام (شاملو،١٣٨٢: ٣٠٦) «سيزيف »، از ديگر شخصيت هاي اسطوره اي يونان ، نيز در شعر شاملو انعکاس يافته است .