خلاصة:
اقتصاد ایران به عنوان یک اقتصاد نفتی -دولتی که در سه دهه اخیر غالبا با معضلاتی چون تورم و کسری بودجه دست به گریبان بوده است، چرخه های تجاری بزرگ و کوچکی را پشت سر نهاده است. بدیهی است شناخت عوامل کلیدی ایجادکننده این چرخه های تجاری می تواند برنامه ریزان و سیاستگذاران اقتصادی کشور را در ارائه تصمیمات صحیح تر و کاراتر یاری رساند. این تحقیق با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR)، در پی شناسایی اینگونه عوامل اثرگذار برآمده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در حدفاصل سال های 1369 تا 1391، از میان متغیرهای اساسی مدل، متغیر رشد کسری بودجه و رشد نرخ ارز حقیقی بیشتر از سایر عوامل دیگر، بر جزء چرخه ای رشد تولید ناخالص داخلی اثرگذاری داشته است و نیاز است که سیاستگذاران اقتصاد کلان تمرکز بیشتری در کنترل این دو عامل جهت ثبات بخشی بیشتر اقتصاد ایران از خود مبذول بدارند. ارایه توصیه های سیاستی بخش پایانی این تحقیق را شکل می دهد.
ملخص الجهاز:
نتايج تحقيق حاکي از آن است که در حدفاصل سال هاي ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۱، از ميان متغيرهاي اساسي مدل ، متغير رشد کسري بودجه و رشد نرخ ارز حقيقي بيشتر از ساير عوامل ديگر، بر جزء چرخه اي رشد توليد ناخالص داخلي اثرگذاري داشته است و نياز است که سياستگذاران اقتصاد کلان تمرکز بيشتري در کنترل اين دو عامل جهت ثبات بخشي بيشتر اقتصاد ايران از خود مبذول بدارند.
1 Hamilton 2 Kydland & Prescott 3 Blanchard 4 Alper 5 Braconier 6 Kim & Starts 7 Canova & Nicolo 8 Zhao & Hsu همچنين مشخص گرديد که تغيير سياست در مخارج دولت قادر است دليل نوساني تر شدن مصرف نسبت به توليد را بيان نمايد.
با نگاهي به سابقه تحقيق مي توان بيان داشت که تحقيقي که با استفاده از داده هاي مدل خودرگرسيون برداري ساختاري و جديدترين داده هاي آماري موجود در کشور به نحو فصلي و نيز با لحاظ ويژگي هاي ساختاري اقتصاد ايران همچون وابستگي شديد درآمد به فروش نفت و نهادينه شدن معضل کسري بودجه به بررسي علل و عوامل چرخه هاي تجاري اقدام نموده باشد يافت نگرديده است .
با مرور سوابق تحقيق در خصوص شناسايي چرخه هاي تجاري اقتصاد ايران در مي يابيم که اين چرخه ها عموما وابسته به متغيرهايي همچون قيمت نفت ، ميزان صادرات و واردات کشور، کسري بودجه دولتي ، نرخ ارز حقيقي ، حجم پول و تورم بوده است .