خلاصة:
تفسیر المیزان، به منزله میزان و سنجش بسیاری از تفاسیر دیگر است. از جمله آن تفاسیر، تفسیر مفاتیح الغیب فخر رازی است که علامه طباطبایی به طور گسترده به بررسی و نقد آن پرداخته است. در این بررسی علامه طباطبایی سه نوع دیدگاه نسبت به آراء تفسیری فخر رازی دارد: در مواردی از جمله: مطابقت با سیاق آیات قرآن، مطابقت با روایات، مطابقت نظر فخر رازی با نظر علامه، استناد به برخی از بیانات تفسیر مفاتیح الغیب، رای فخر رازی را تایید کرده است، در موارد متعددی از جمله: عدم تعیین معنای صحیح واژگان قرآن، عدم توجه دقیق به قواعد ادبیات عرب، ناسازگاری با سیاق آیات، عدم توجه به ارتباط بین آیات و ... نظر وی را نقد و رد کرده است و در مواردی نیز تنها به ذکر نظر رازی پرداخته است، بدون این که به تایید یا رد آن مبادرت ورزد.
ملخص الجهاز:
در این بررسی علامه طباطبایی سه نوع دیدگاه نسبت به آراء تفسیری فخر رازی دارد: در مواردی از جمله: مطابقت با سیاق آیات قرآن، مطابقت با روایات، مطابقت نظر فخر رازی با نظر علامه، استناد به برخی از بیانات تفسیر مفاتیح الغیب، رأی فخر رازی را تأیید کرده است، در موارد متعددی از جمله: عدم تعیین معنای صحیح واژگان قرآن، عدم توجه دقیق به قواعد ادبیات عرب، ناسازگاری با سیاق آیات، عدم توجه به ارتباط بین آیات و ...
(طباطبایی، 1417: 18 / 349) بر همین اساس یکی از ملاکهای ایشان در قبول یا رد دیدگاههای دیگران را نیز در نظر گرفتن قاعده سیاق قرار داده است، که در برخی از مباحث المیزان نظر فخر رازی را به دلیل مطابقت با سیاق آیات پذیرفته است، چنانکه علامه در ذیل آیه: «و من کان فی هـٰذه أعمیٰ فهو فی الآخرة أعمیٰ و أضل سبـیلا» (اسراء / 72) مینویسد: از ظاهر کلام بعضی از مفسران (فخر رازی) برمیآید که خواستهاند بگویند کلمه «أعمیٰ"ی دوم افعل التفضیل و بهمعنای کورتر است؛ چون در تفسیر خود آن را بهعبارت «اشد عمی» تفسیر کرده (رازی، بیتا: 21 / 18) و اتفاقا سیاق هم مساعد تفسیر او است، چون جمله «أضل سبـیلا» که آنهم افعل التفضیل است به آن عطف شده است.