خلاصة:
سابقه مباحث مابعدالطبیعی را، حداقل بنحو متفرق و ضمنی، میتوان به ماقبل ارسطو رساند، امّا بحث از فلسفه اولی و مابعدالطبیعة بطور رسمی و بعنوان علمی مستقل و متمایز با کتاب مابعدالطبیعة آغاز میشود. در نهضت ترجمۀ یونانی-عربی مابعدالطبیعة از اهم کتبی بود که مورد توجه قرار گرفت و ترجمه های متعدد از قسمتهای مختلف آن توسط مترجمین متفاوت در طی چند دوره حاصل شد. کثیری از این تراجم باقی نیست و البته در مجموع ترجمه ای از بخش عمده مابعدالطبیعة داریم. اطلاع از این ترجمه ها ازطرق متعدد و از منابع مختلف قابل حصول است. براساس اطلاعی که از ترجمهمابعدالطبیعة حاصل میشود و مقایسه و استفاده از روایت مفصل و دقیق حنین از ترجمه کتب طبّی، میتوان مدعی شد ترجمه های عربی و مترجمان عرب زبان خارج از نهضت فلسفی عالم اسلامی- عربی و صرفاً بعنوان ممهّد و مقدمه آن نبودند، بلکه آنها را باید جزئی مهم و شاید اساسی از خود این جریان فلسفی تلقی کرد.
ملخص الجهاز:
نهایتا باید گفت تفسیر ابن رشد که مهمترین منبع ما در خصوص متن عربی مابعدالطبیعۀ است ، اولا بخش معظمی از این متن را در اختیار ما گذاشته است ؛ ثانیا نشان میدهد که مترجمین و بنابراین ترجمه های متعدد از بسیاری از قسمتهای مابعدالطبیعۀ وجود داشته است ، نکته ای که در رجوع به گزارشها و شهادتهای دیگر تأیید میشود.
علاوه بر آنچه از کتاب ابن رشد باقی مانده ، سه اثر دیگر نیز اکنون وجود دارد که هریک قسمتی کوتاه از متن عربی مابعدالطبیعۀ است : ١- تلخیصی از ترجمه بخشی از مقالۀاللام 14 (لامبدا): از فصل ششم الی آخر.
این فرض مؤیداتی دیگر نیز دارد: اول آنکه فارابی در رسالۀ فی اغراض "مابعدالطبیعۀ" دوازده مقاله را با ذکر ترتیب عددی مذکور داشته و در خصوص غرض هر یک توضیحی مختصر (از حدود نیم خط تا حداکثر چند خط ) ارائه کرده است و از ظاهر آن اینگونه استنباط میشود که Α و احتمالا Ν (تردد از آن روست که توضیح المقالۀ الثانیۀ عشر میتواند شامل Ν هم باشد!؟) را منظور نکرده است ؛ ثانیا، ابن رشد عمدتا به ترجمه اسطاث ١٧ متکی است ، البته در α از ترجمه اسحق استفاده کرده است اما به ترجمه دیگر (که احتمالا منظورش ترجمه اسطاث است ) اشاره دارد، اما در خصوص Α ترجمه نظیف بن یمن استفاده شده و به ترجمه دیگری نیز اشاره نشده است ؛ ثالثا، مستنسخ تفسیر مابعدالطبیعۀ ابن رشد هرجا که ابن رشد از ترجمه اسطاث استفاده نکرده است در حاشیه ترجمه اسطاث را آورد است مگر در خصوص Α.