اثرات بلند مدت و كوتاه مدت كسری بودجه بر رشد اقتصادی ايران (با در نظر گرفتن متغير بدهی های خارجی) مقالة

امروزه دستيابي به نرخ رشد اقتصادي بالا يكي از اهداف مهم هر نظام اقتصادي به شمار مي رود. ازآنجاكه سياست كسري بودجه در كشورهاي درحال توسعه يك ابزار سياستي مهم به حساب مي آيد، لذا بررسي اثر اين متغير بر رشد اقتصادي مهم جلوه مي كند. در اين راستا با به كارگيري روش هم انباشتگي يوهانسن ـ جوسليوس و مدل تصحيح خطاي برداري (VECM)به بررسي تجربي رابطه بلندمدت و كوتاه مدت بين كسري بودجه و رشد اقتصادي ايران طي دوره زماني (1390-1359) پرداخته شده است. نتايج، نشان مي دهد اثر نسبت كسري بودجه به توليد ناخالص داخلي بر رشد اقتصادي در بلندمدت منفي و معنادار و در كوتاه مدت مثبت و معنادار است؛ به گونه اي كه اثر منفي بلندمدت بسيار بيشتر از اثر مثبت كوتاه مدت آن است. نتايج ديگر اين تحقيق نشان مي دهد در بلندمدت اثر بدهي هاي خارجي بر رشد اقتصادي منفي و معنادار و اثر سرمايه گذاري بخش دولتي بر رشد اقتصادي مثبت و معنادار است. اين دو متغير در كوتاه مدت اثر معناداري بر رشد اقتصادي ندارند