خلاصة:
کتاب زایش دوباره ، که مراتب کمال را بیان می دارد، ازانتشارات خدمات فرهنگی کرمان درسال ١٣٧٨ دراختیارادب دوستان و پژوهشگران عرفان فارسی قرارگرفته است . کتاب پیشگفتاری زبان شناسانه دارد که درهفت فصل ، گویی به بهانه مراتب سلوک ( منازل کمال ) که تحت عناوین : طلب ، پیرمنزل شناس ، جانفشانی(فنا)، عشق ، همت ، صدق (راستی)، اگاهی و شوق آمده اند، به سرانجام جان می رسد؛ همان جانی که سعدی علیه الرحمه درباب آن می گوید: خبرداری ای استخوانی قفس که جان تومرغی است نامش نفس چومرغ از قفس رفت و بگسست قید دگر ره نگردد به سعی تو صید نگاهی به جان جانان در زایش دوباره ، اثر وزین جواد برومندسعید، همان وجوددقدسی است که درسرزمین جان عارف طی طریق می کند، و خرد برتر است . خردی که دانش های هستی را از اعماق وجود عارف و از سرزمین های ماورایی جان بر زبان جاری می سازد. سالک راه کمال برای نیل به وصال یار به طلب ، پیرمنزل شناس ، عشق ، همت ، صدق ، آگاهی، شوق ، جذبه ، نیازدارد تا آلودگی های راه کمال را بشناسد و از آنها دوری جوید و به مقصد برسد. یافته ها نشان می دهد صاحب این اثر عرفانی ازبیش از دویست منبع علمی درکارخود بهره برده است . مقدمه ، متن و نتیجه ، ساختار این وجیزه را دربردارد.
ملخص الجهاز:
"کتاب پیشگفتاری زبان شناسانه دارد که درهفت فصل ، گویی به بهانه مراتب سلوک ( منازل کمال ) که تحت عناوین : طلب ، پیرمنزل شناس ، جانفشانی(فنا)، عشق ، همت ، صدق (راستی)، اگاهی و شوق آمده اند، به سرانجام جان می رسد؛ همان جانی که سعدی علیه الرحمه درباب آن می گوید: خبرداری ای استخوانی قفس که جان تومرغی است نامش نفس چومرغ از قفس رفت و بگسست قید دگر ره نگردد به سعی تو صید نگاهی به جان جانان در زایش دوباره ، اثر وزین جواد برومندسعید، همان وجوددقدسی است که درسرزمین جان عارف طی طریق می کند، و خرد برتر است .
زدم تیشه یک روز برتل خاک به گوش آمدم ناله دردناک که زنهار اگر مردی آهسته تر که چشم و بناگوش و روی است و سر خیام منزل جانان : رخش جان بیرون جهان از شهربند ماء و طین درمکانی کز مکان بیرون بود منزل گزین خواجو مرادرمنزل جانان چه امن عیش ،چون هردم جرس فریادمی دارد که بربندید محمل ها حافظ منزل مقصود: کس ندانست که منزلگه مقصود کجاست اینقدرهست که بانگ جرسی می آید حافظ منزل وصل : گر به منزلگه وصلت نرسم معذورم ره درازست و مرا عمر بغایت کوتاه هلالی جغتایی منزل یار یا منزل عنقا: من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم منزل قرب یا منزل انس : ناتوان جان را به جان و دل رسانیدم به لب یکدم ای جان خوش برآ کین آخرینت منزل است سلمان ساوجی آفت های راه کمال : خودخواهی، فراموشی، خودپرستی، خودپسندی، خودبرتربینی و مصلحت اندیشی، آفت هستند."