خلاصة:
این مقاله به بررسی توسعة واژگان فارسی نزد امیرخسرو دهلوی ، یعنی شاعری کـه در دورتـرین فاصـلة جغرافیائی از مراکز نشات زبان می زیست اختصاص دارد. نویسنده کوشیده است صبغة ابتکـار و نـوآوری امیرخسرو در گزینش واژه ها را در یکی از مثنوی های او بررسی کنـد. بـرای ایـن کـار مثنـوی نـه سـپهر انتخاب شده است که جنبة تقلیدی از هیچ مثنوی شعرای معروف در آن دیده نمی شود.
ملخص الجهاز:
"امیرخسرو دهلوی ، نه سپهر، واژه در ذیل مدخل هر واژه در لغت نامة دهخدا سعی شده است کـه شـواهدی از کـاربرد آن واژه در متون نظم و نثر فارسی به ترتیب تاریخ نقـل شـود.
٩. فصل نهم مقایسة مقام شاعری خود و عطارد است و سپس : درختم این کتاب که گنجیده نـه سـپهر در وی ز عرصه های معانی ست بی شـمار نوآوری های امیرخسرو در ترکیب واژگان زبان فارسی به طوری که پیش تر اشاره شد این گزارش منحصر و محدود است به گزینش نمونه هـائی از واژگانی که امیرخسرو در مثنوی «نه سپهر» به کار برده است و طبعا تنهـا مثـال هـا و نمونه هائی از هنر نوآوری امیرخسرو را در ابـداع ترکیبـات نـو در واژگـان زبـان فارسـی نمایان می سازد.
بر این اساس معرفی این ٢٨ واژه به استناد کاربرد آنها در مثنـوی نـه سـپهر امیرخسـرو برای بهره گیری در تدوین هر فرهنگ نامه ای کـه هـدفش برداشـتن گـامی فراتـر از لغـت نامـة دهخدا در تکمیل واژگان زبان فارسی باشد منبعی مستند و ارزشمند به شمار می رود.
(دهخدا، ذیل واژه ) بـــه ازان هـــرزه درآئـــی کـــه کســـی گــــم کنــــد راه دران هــــر نفســــی (نه سپهر، ٢٦٧/١) فهرست شمارة ج: شامل ٢ واژه که شاهدمثال مذکور در لغت نامه متعلق به امیرخسرو است : ١٠.
سحرسنج = در لغت نامه بیت زیر از امیرخسرو (به نقل از آنندراج) شاهدمثال ایـن مدخل است : باشـــد از اندیشـــه دلـــم سحرســـنج پـــای فرورفتـــه قلـــم را بـــه گـــنج (دهخدا، ذیل واژه ) کنــون لابــد از سحرســنجی چــو مــن بـــه انـــدازة بخشـــش آیـــد ســـخن (نه سپهر، ٥١/٢) ١١."