خلاصة:
اهداف: تاكنون «آزمون زبان پريشي فارسي» به عنوان نخستين و پركاربردترين آزمون مدون براي سنجش و درمان اختلال هاي زباني بيماران زبان پريش بزرگسال و تحقيقات زبان پريشي مورد استفاده قرار گرفته است. نسخه اوليه اين آزمون براساس معيارهاي انطباق زباني و فرهنگي براي گويندگان سالم فارسي زبان معياريابي و تدوين شد و همين نسخه افزون بر بيست سال است كه در كلينيك هاي گفتاردرماني مورد استفاده قرارگرفته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسي روايي و اعتبار اين آزمون براساس نتايج به دست آمده از بيماران زبان پريش فارسي زبان است.
مواد و روش ها: در مطالعه حاضر، 57 بيمار بزرگسال فارسي زبان مبتلا به زبان پريشي (روان و ناروان) متعاقب ضايعه مغزي نيمكره چپ با دامنه سني 19-83 سال به شيوه هدفمند در فاصله بين سال هاي 90-1385 از كلينيك هاي دانشگاهي و مراكز درماني شهر تهران، مشهد، كرج، يزد، اصفهان و شيراز انتخاب شدند. براي بررسي روايي ملاكي آزمون، نيم رخ زباني به دست آمده از نتايج اين آزمون با تشخيص گفتاردرمانگر به منظور تعيين نوع زبان پريشي مقايسه و اعتبار آزمون از طريق محاسبه آلفاي كرونباخ محاسبه شد. در ضمن براي بررسي روايي سازه آزمون، همبستگي بين مهارت هاي آزمون و خرده آزمون هاي تشكيل دهنده هر مهارت محاسبه شد.
يافته ها: براساس نتايج اين پژوهش، اعتبار كل آزمون 93/0 به دست آمد. از نظر ساختاري بين مهارت هاي آزمون، همبستگي معناداري وجود داشت (05/0>P و 76/0-3/0(R=. همچنين خرده آزمون هاي هر مهارت از همبستگي متوسط تا بالايي برخوردار بودند (01/0>P و83/0-36/0(R=. از طرفي نتايج عملكرد انواع زبان پريشي در هر يك از مهارت هاي زباني، نشان دهنده انطباق نيم رخ هاي به دست آمده با تشخيص گفتاردرمانگران بود.
نتيجه گيري: با توجه به روايي و اعتبار بالاي اين آزمون، مي توان از آن به عنوان يك ابزار باليني معيار در تشخيص افتراقي انواع زبان پريشي و بررسي شدت آسيب پذيري مهارت هاي زباني در مطالعات زبان شناسي باليني در بيماران بزرگسال فارسي زبان داراي ضايعه مغزي استفاده كرد.