خلاصة:
قراردادهای مشارکتی در بانکداری اسلامی به صورت بازدهی ثابت اجرا میشوند که با روح حاکم بر قوانین شریعت مطابقت ندارند. اگرچه ممکن است که عقدهاى مشارکتى موضوع اولیه قرارداد بانکى باشد، اما بانکها در زمان انعقاد قرارداد حداقل سود مورد انتظار خود را پیشبینى و در تاریخ سررسید از مشترى مطالبه مىکنند. در این صورت عقد مشارکتی در عمل به عقدى با بازده ثابت تبدیلشده است. بانکهای اسلامی تمایل به استفاده از قراردادهای بازدهی ثابت دارند و یکی از علل مهم این عدم تمایل به استفاده از انواع دیگر تأمین مالی، بحث عدم تقارن اطلاعات است. در این پژوهش قراردادهای مشارکتی و بازدهی ثابت با فرض درنظرگرفتن عدم تقارن اطلاعات با یکدیگر مقایسه و ثابت میشود که نرخ وصول در قراردادهای مشارکتی بیشتر از قراردادهای بازدهی ثابت است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که قراردادهای مشارکتی در مقایسه با قراردادهای فعلی با افزایش دسترسی به منابع مالی و افزایش نرخ وصول، سودمند است.
Participatory or profit-loss sharing (PLS) contracts in Islamic banking have turned into fixed-return (interest-based) contracts which do not comply with the Sharia. Banks enter mostly into participatory contracts with borrowers، and although they estimate the profit they will receive from the contract، they do not consider the surrounding conditions and factors that could affect the contract’s profitability. Thus، by its nature، a participatory contract is one in which clients receive a bank loan and repay that loan at maturity with the minimum expected profit. In short، the participatory contract turns into a fixed-return contract. Using a game theory model، this study attempts to explain why Islamic banks use mostly fixed-return debt financing and the challenges associated with the effective execution of participatory contracts in the presence of adverse selection and costly state verification. We show a significantly higher compliance rate for Sharia-compliant contracts (i.e. participatory or PLS contracts) than for conventional (fixed-return or interest-based) contracts. Our findings provide evidence for why Islamic banks should reconsider using more participatory contracts which could benefit by increasing access to financing and improving compliance rates.
ملخص الجهاز:
"آن ها به این نتیجه رسیدند که قراردادهای سازگار با اسلام (مشارکت در سود و سرمایه گذاری مشترک) در 1 Bashir 2 Daly & Frikha 3 Belanes & Hassiki 4 Beck et al 5 Abedifar et al 6 Hasan & Dridi 7 Willison 8 Bourkhis & Nabi 9 Olson & Zoubi 10 Khalil 11 Chong & liu 12 Dar & Presley 13 Agency Problem 14 El-komi & Croson 15 Microfinance / مقایسه با قراردادهای مرسوم (بازده ثابت ) نرخ وصول بالاتری دارند.
٤- مدل پژوهش در مدل این مقاله فرض میشود بانک میتواند مبلغ L را با نرخ بهره i در مدل بازدهی ثابت یا سهم s از عایدی پروژه در مدل مشارکتی به وام گیرنده ای بدهد که به احتمال q پرریسک (با پروژه سرمایه گذاری پرریسک ) و به احتمال q−١ کم ریسک است .
قضیه ١ در قرارداد با نرخ بهره ثابت ، مستقل از موفقیت یا شکست پروژه ، استراتژی غالب وام گیرنده کم ریسک پرداخت کردن و استراتژی غالب وام گیرنده پرریسک نکول است (اثبات این قضیه با مقایسه عایدیهای وام گیرنده از شکل ١ به دست می آید).
بانک های اسلامی استفاده از قراردادهای مشارکتی را با توجه به هزینه بر بودن شناسایی نوع وام گیرنده و وضع طبیعی پروژه به حداقل رسانده اند، اما نتایج این پژوهش نشان می دهد که این هزینه های شناسایی مشکلی جدی نیست و حتی نرخ وصول در قراردادهای مشارکتی بیشتر از بازدهی ثابت است ."