خلاصة:
سيد علي صالحي، شناخته شده ترين نماينده ي شعر گفتار است كه در زبان محاوره، ظرفيت و قابليت هاي تازه و شاعرانه اي را جُست و جو كرده است. شناختِ مناسبي كه وي از زبان محاوره دارد و توفيقي كه در بهره مندي خلاقانه از آن يافته، منجر به ارائه ي گونه ي تازه و متفاوتي از شعرِ نو شده كه خواص گفتاري را به عنوان اصلي ترين مختصه ي خود، حفظ مي كند. صالحي زبان عاميانه را به بستري براي كُنش هاي شاعرانه تبديل كرده؛ طوري كه شگردهاي شعري و هنريِ او به صورتِ بخشي از زبان محاوره درآمده و از روابطِ اين زبان تبعيت مي كنند. صميت، جذابيت و عاطفيِ بودن، مختصه هايي بارز در كلامِ صالحي هستند كه به واسطه ي لحنِ تخاطبي و استفاده ي فراگير او از شگردهاي روايت و گفتار، مثلِ ديالوگ، تك گويي دروني و بيروني، همچنين به كارگيري حالات و رفتارهاي گفتاري، مانند لحنِ شكوه و شكايت، سفارش و توصيه، يادآوري، سرزنش و غيره به وجود آمده و ارتباطِ عاطفي و نزديكي را با مخاطب دامن زده است.
سمبوليسمِ صالحي در حقيقت، برآيندي از تلفيق بيانِ گفتاري و عناصر و نشانه هايي عيني و ذهني است كه عواطف و انديشه هاي وي را نمايندگي مي كند. در اين مقاله، ضمنِ اشاره به ابعادِ بهره مندي صالحي از امكانات و عناصر زبان گفتاري، كيفيت نمادپردازي و تكوينِ بيانِ سمبوليك وي در اشعارش تبيين شده است.
ملخص الجهاز:
"(صالحی،١٣١:١٣٨٢) به بیان دیگر می تـوان گفـت در روال رایج ، شعر، ترفندهای شاعر، زبان را به خدمت خود درآورده و از آن به صورت ابـزاری برای بیان مفاهیمش بهره میبرد؛ در حالی که شعر گفتار، مجالی برای تجلی شـعریت در زبـان اسـت و شـگردهای شـعری را بـه اختیـار خـود درآورده و نقشـی متناسـب بـا ظرفیت های خود، به آن ها می بخشد.
/ می آید با آسمان بلند هم / بـه بحث روشن باران خواهد نشست / می گوید این شمعدانی ها تب دارند/ این باغ ها تشـنه و/ این شمشادها بی ترانه اند/ کاری باید کرد!»(صالحی ، ١٣٨٥: ٥٩٠) این شعر که دارای لحن به ظاهر ساده و هنجار گفتاری است ، در خود نشـانه هـا و عناصری را دارد که معنا و محتوایی فراتر از کلامی عادی بدان میدهد و سطح زبـان آن را تا سطح کلامی نمادین ارتقا می بخشد.
صمیمیت کلام و تقویت وجه عاطفی آن که موجب ارتباط نزدیک مخاطب بـا شعر میشود و در خواننده نوعی همذات پنداری با شاعر ایجـاد مـیکنـد، یکـی از ایـن دست آوردهاست که می توان آن را نتیجـه ی اسـتفاده ی خـاص شـاعر از زبـان گفتـاری ارزیابی کرد؛ ایجاد فضا و مجال برای شکل گیری معانی و مفاهیم متکثر و نهایتا فرصـت برای تداعی و تأویل خواننده نیز برآیند و دست آوردی دیگر در کار صـالحی اسـت کـه زمینه ی آن را رویکرد سمبولیک صالحی و بهره مندی خاص وی از واژگان ، نشـانه هـا و پدیده های عینی و ذهنی فراهم کرده است ."