خلاصة:
روششناسی علوم انسانی به عنوان دانش درجه دوم، یکی از محورهای اصلی فلسفه علوم انسانی است. در باب علوم انسانی موجود رویکردهای مختلفی مطرح بوده و مکاتب مختلفی نظیر رویکرد پوزیتیویسم، تفسیری (تفهمی)، انتقادی و... شکل گرفته است؛ اما در باب علوم انسانی اسلامی و روش آن، در ابتدای راه قرار داریم. از مهمترین مسائل در این زمینه، شناخت «روش علوم انسانی اسلامی» است. در باب چیستی «روش علوم انسانی اسلامی» مسائل مختلفی مطرح است؛ از جمله اینکه مراد از «روش علوم انسانی اسلامی» چیست و دارای چه ویژگیهایی است؟ برخی از ویژگیها و بایستههای روش علوم انسانی اسلامی عبارتاند از: منظومهایبودن و رعایت اقتضائات منظومه و الگوی اسلامی، ابتنا بر مبانی دینی و اسلامی، دارای چهارچوب نظری، انعطافپذیری، دارای سطوح مختلف، جامعیت و کمال، تعمیمپذیری و... که مقاله حاضر میکوشد ویژگیهای یادشده را بررسی کند. همسازگرایی دیدگاهی است که میگوید دترمینسم منطقا با اراده آزاد همساز است و اختیارگرایی به عنوان شاخهای از ناهمسازگرایی معتقد است در یک جهان دترمینیستی اراده آزاد امکان تحقق ندارد، ولی اراده آزاد محقق است؛ پس دترمینیسم نادرست است. آیا دکارت یک اختیارگراست؟ از این جهت که دوگانهانگاری این امکان را به «خود» میدهد تا علتی ورای علتهای دیگر باشد، احتمالا او یک اختیارگراست. با وجود این خواهیم گفت، که اختیارگرایی او به جای تاکید بر مولّفه ناهمسازگرایانه «امکانهای بدیل» بر مولفه همسازگرایانه «خودانگیختگی» مبتنی است. در نهایت میتوان گفت که دیدگاه او از سه جنبة مهم همسازگرایانه محسوب میشود.دکادکارت
The methodology of Humanities as second-class science،is on of main axis of philosophy of humanities. There are different approach about current Humanities and is shaped various schools like Positivism، Interpretive، Critical approaches، But we're still at the beginning of discourse about Islamic Humanities and it's methodology. Recognition of "method of Islamic Humanities" is on of main problem. There are different questions about nature of method of Islamic Humanities، like what means method of Islamic Humanities? and What characteristics are? Some of properties and necessities of method of Islamic Humanities is consist of: be systematic and observance of demands of system and Islamic Model، dependence on Religious and Islamic principles، possessing of theoretical framework، flexible، possessing ofeoretical framework، flexible، possessing of different levels، comprehensive، completion، generalizable and etc. This article attempt to consider these properties.
ملخص الجهاز:
در صورتیکه دخالت عاملهای یادشده، آگاهانه و مدیریتشده باشد، میتوان از تأثیر متغیرها و عاملهای نامطلوب پیشگیری نمود و در صورتیکه اقتضائات لازم رعایت نگردد و تأثیر عاملها، بدون آگاهی و حسابنشده باشد، ممکن است ناخودآگاه در فضای فکری غیرمطلوب بازی کنیم؛ هرچند محتوا و مسائل ما مناسب با اقتضائات بومی باشد، اما به دلیل عدم توجه به عوامل پارادایمی مطلوب، تحت تأثیر دیگر مکاتب قرار گرفته و روح کلی علم نیز از اهداف و غایات دینی و اسلامی فاصله بگیرد؛ زیرا هر کدام از مکاتب با ابتنای بر اصول و مبانی فلسفی عام- به صورت خودآگاه و مدیریتشده یا ناخودآگاه- و دیگر عوامل فکری، اقتضائات و جهتگیریهای متفاوتی در علمشناسی، بهویژه روش علم دارند.
فلسفه تعیین میکند موضوع مورد بررسی ما چیست و منبع شناخت آن کدام است و کشف و شناخت آن، از چه منطق و روشی پیروی میکند؛ بهعبارت دیگر همانگونه که معرفتشناسی، امری منفصل و جدا از هستی شناسی نیست و از تحلیلها و نتایج هستیشناسی در مواضع و آرای معرفتشناسی خود سود میبرند، روششناسی نیز مبتنی بر هستیشناسی و معرفتشناسی است؛ بنابراین این مبانی، افزون بر نتایج معرفتشناختی بر منطق و روششناسی علم، بهویژه علوم انسانی نیز تأثیراتی دارند؛ از جمله اینکه بر اساس هستیشناسی، روش علم، منحصر به تبیین مادی و فیزیکی نیست، بلکه از روشهای مختلفی استفاده میگردد (طباطبايي، 1386، صص38 و 280)؛ زیرا روش، تابع متغیرهای مختلفی نظیر موضوع، منبع و اهداف است.