خلاصة:
بي صداقتي تحصيلي شامل عدول از اصول اخلاقي و قوانين در انجام تكاليف تحصيلي است كه براي فرد امتياز يا اعتبار علمي و آموزشي به همراه دارد. تحول اخلاقي و سطح دروني شدن اخلاقيات ازجمله عوامل تعيين كننده ي بي صداقتي تحصيلي به حساب آمده است. ازاين رو پژوهش حاضر نقش هويت اخلاقي را به عنوان شاخصي از تحول اخلاقي، در پيش بيني ابعاد بي صداقتي تحصيلي (تقلب در آزمون و تقلب در تكليف) مورد كنكاش قرار داد. شركت كنندگان پژوهش 352 دانش آموز (65 دختر و 87 پسر) مقطع دوم دبيرستان شهر شيراز بودند كه با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند و مقياس «اهميت هويت اخلاقي براي خود» آكينو و ريد و «پرسش نامه ي بي صداقتي تحصيلي» مك كابي و تروينييو را تكميل نمودند. با استفاده از ويرايش پنجم نرم افزار WarpPLS متغيرهاي پژوهش به صورت مكنون، وارد معادلات رگرسيون چندگانه به روش هم زمان شدند و قدرت پيش بيني ابعاد هويت اخلاقي (دروني سازي و نمادسازي) در ابعاد بي صداقتي تحصيلي (تقلب در تكليف و تقلب در امتحان)، مورد بررسي و تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان داد كه بعد نمادسازي هويت اخلاقي، بعد تقلب در تكليف را به صورت منفي و معنادار و بعد تقلب در آزمون را به صورت منفي اما در حد مرزي پيش بيني نمود. همچنين، بعد دروني سازي هويت اخلاقي، برخلاف انتظار، تنها بعد تقلب در آزمون را به صورت منفي و معنادار پيش بيني كرد.
به بيان ديگر، بعد خصوصي هويت اخلاقي پيش بيني كننده ي گونه ي فردي بي صداقتي تحصيلي، يعني تقلب در آزمون و بعد عمومي هويت اخلاقي پيش بيني كننده ي گونه ي اجتماعي بي صداقتي تحصيلي، يعني تقلب در تكليف بود. بررسي نقش تعديل كنندگي جنسيت در رابطه ي ابعاد هويت اخلاقي با ابعاد بي صداقتي تحصيلي نشان داد كه الگوي رابطه ي بين دروني سازي و ابعاد بي صداقتي تحصيلي در دختران و پسران متفاوت است، بدين صورت كه رابطه ي بعد دروني سازي هويت اخلاقي با بعد تقلب در آزمون در پسران كاهش يافت.
ملخص الجهاز:
شرکت کنندگان پژوهش ٣٥٢ دانش آموز (٦٥ دختر و ٨٧ پسر) مقطع دوم دبيرستان شهر شيراز بودند که با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند و مقياس «اهميت هويت اخلاقي براي خود» آکينو و ريد و «پرسش نامه ي بي صداقتي تحصيلي » مک کابي و تروينييو را تکميل نمودند.
با استفاده از ويرايش پنجم نرم افزار WarpPLS متغيرهاي پژوهش به صورت مکنون ، وارد معادلات رگرسيون چندگانه به روش هم زمان شدند و قدرت پيش بيني ابعاد هويت اخلاقي (دروني سازي و نمادسازي ) در ابعاد بي صداقتي تحصيلي (تقلب در تکليف و تقلب در امتحان )، مورد بررسي و تحليل قرار گرفتند.
در ايران نيز، اولا، پژوهش هاي صورت گرفته در خصوص هويت اخلاقي و پيامدهاي آن ناچيز بوده و ثانيا اين معدود پژوهش ها، عمدتا در زمينه هاي غيرتحصيلي مانند ابعاد و کيفيت دين داري (توکلي ، لطيفي ، اميري ، ١٣٨٨؛ محمدي مصيري ، حاجلو، عباسيان ، ١٣٩٢)، رابطه ي با والدين (محمدي مصيري ، حاجلو، عباسيان ، ١٣٩٢) و روان شناسي ورزشي (کشتي دار، جهانگيري ، رحيمي ، ١٣٨٩) انجام شده است .
بر اين اساس فرضيات اصلي پژوهش حاضر بدين قرار بودند: ١- ابعاد هويت اخلاقي (دروني سازي و نمادسازي ) به شکل منفي تقلب در آزمون را پيش بيني مي کنند.