خلاصة:
طی سالهای اخیر، منازعات مذهبی شیعه و سنّی در مناطق گوناگون جهان، از جمله برخی از کشورهای اسلامی آسیای جنوب شرقی یعنی اندونزی و مالزی تشدید شده است. برخی از جریانهای افراطی مذهبی با این ادعا که تشیع پدیدهای نوظهور و بیرونی در این منطقه به شمار میآید و این مذهب در فرایند اسلامیسازی و فرهنگ و تمدن اسلامی در آسیای جنوب شرقی نقشی نداشته است، تلاش گستردهای در جهت حذف و به حاشیه راندن اقلیّت شیعه در این منطقه سامان دادهاند. از دیگر سو، با وجود دستکاریهای بسیاری که در محو یا تغییر منابع تاریخی مربوط به سهم و نقش تشیّع در این منطقه صورت گرفته، مذهب تشیع در کنار تأثیر حایز اهمیتی که انقلاب اسلامی در احیا و گسترش آن در دورة معاصر بر عهده داشته، به استناد شواهد و مدارک تاریخی غیرقابل انکاری که امروزه نیز قابل دسترسی است، دارای نقش مهمی در ورود و گسترش اسلام و همچنین فرهنگ و تمدن اسلامی در این منطقه بوده است. این مقاله کوشیده است تا با مطالعة نظریههای گوناگون در خصوص منشأ ورود و گسترش اسلام در آسیای جنوب شرقی، نقش عامل شیعی را در چهار فرضیة منشأ عربی، هندی، ایرانی و چینی، بررسی و برخی تأثیرهای فرهنگی و مذهبی شیعه در این منطقه را تبیین کند.
ملخص الجهاز:
از دیگر سو، با وجود دستکاریهای بسیاری که در محو یا تغییر منابع تاریخی مربوط به سهم و نقش تشیع در این منطقه صورت گرفته، مذهب تشیع در کنار تأثیر حایز اهمیتی که انقلاب اسلامی در احیا و گسترش آن در دورة معاصر بر عهده داشته، به استناد شواهد و مدارک تاریخی غیرقابل انکاری که امروزه نیز قابل دسترسی است، دارای نقش مهمی در ورود و گسترش اسلام و همچنین فرهنگ و تمدن اسلامی در این منطقه بوده است.
نکتة دیگر اینکه تبیین نقش تشیع در ورود و گسترش اسلام در آسیای جنوب شرقی از آن نظر حایز اهمیت است که امروزه با وجود شواهد موجود در تایید پیشینه و سابقة تاریخی حضور مذهب شیعه در آسیای جنوب شرقی و خدمات برجستة آن به فرهنگ و تمدن اسلامی در این منطقه، منازعات مذهبی شیعه و سنی در برخی کشورهای آسیای جنوب شرقی در حال افزایش است؛ منازعاتی که عمدتا بر پایة برخی سوء تفاهمها و نبود شناخت کافی از تفکر شیعی و سابقة تاریخی آن شکل گرفته و موجب گشته همزیستی مسالمتآمیز شیعه و سنی را، که طی قرون متمادی مبنایی برای دادوستدهای فکری و فرهنگی بین پیروان این دو مذهب اسلامی بوده است، با مخاطراتی جدی مواجه سازد.
نکتة اساسی قابل توجه دیگر اینکه با وجود یکدستی موجود در ساختار مذهبی مسلمانان این منطقه، که عموما پیرو مذهب شافعی هستند، ولی وجود آموزههای فرهنگی و حتی بعضا مذهبی موجود در میان اهلسنت منطقه، بهویژه در اندونزی و تایلند، که امروزه نیز با گذشت قرنها از ورود اسلام در مناطق گوناگون مشاهده میشود، گواهی میدهد که برخی دیگر از جریانهای فکری اسلامی همانند شیعه نیز در فرایند اسلامیسازی این منطقه نقش داشتهاند.