خلاصة:
جامعهشناسی ادبیات، از شیوههای جدید و کارآمد مطالعه و بررسی آثار ادبی مانند یک پدیده اجتماعی میباشد. تحقیق حاضر به روش تحلیل محتوا و جامعه آماری این پژوهش رمان زنان بدون مردان شهرنوش پارسیپور است. نقد و بررسی و تحلیل این رمان با توجه به ساختار تاریخی، سیاسی و اجتماعی ایران در دهه 1330 هدف این رساله بوده است. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از روش ساختارگرایی تکوینی گلدمن و نظریه جامعهشناسی کنشهای ارتباطی هابرماس با این اثر ادبی به مکاشفه بپردازیم.
رمان (در 15 بخش و 5 شخصیت زن و نمادهای مورد استفاده در متن) مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی بر اساس روش گلدمن رمان در دو مرحلهی دریافت و تشریح، بررسی شده و از روش کنش ارتباطی هابرماس به عنوان مکمل استفاده شد و در این پژوهش نتیجه گرفتیم که ساختار زیباییشناختی رمان و ساختار عینی جامعه در برهه مورد نظر ما دارای رابطه متقابل هستند و میتوان برای آنها هم ارزی ساختاری را در نظر گرفت. 15 بخش کتاب در جهت ارائه تفکر فمینیستی بوده و بازتاب ایدئولوژی و نگرش نویسنده الگو گرفته از افکار فمینیستی میباشد.
در بررسی این اثر دیدگاه زنانه نمود یافته است و زنان از خود بیگانه و در سیطره مردان و اسیر آنان بوده و از خود ارادهای ندارند. او به دنبال تحولنقش و افکار زنانه بوده و تنها راه رسیدن به هویت مستقل زنانه را شرکت در فعالیتهای اجتماعی و ایفای نقشهای متفاوت با آزادی کامل و بدون قید و شرط، همپای مردان میداند.
Literary Sociology of literature is one of the new methods. This research is sociological examination of a novel titled “women without men” written by ShahrnoshParsi poor. In this study, it is tried to reevaluate the novel using Goldman genetic structuralism Method and Haber MAS communicative action theory.The aimof thesis is
assessment of this novel by considering on (or by regarding to) Iran’s historical ، political and sociological structure during 1330. This novel is
investigated in 15 chapters and 5 female characters and applied
symbols in the text. In this research a mutual connection between aesthetic and objective structure of society Ingestion. Also it isfound that,
different chapters ofnovel istried to confuse feminist ideas and also
writers attitude is rooted in feminist thoughts.The writer follows evolution of women’s role and attitudes and she believe that the only way of achieving a feminine identity is participating(taking) in social activities and performing different roles as the same as men.
ملخص الجهاز:
"تحقیق حاضر به روش تحلیل محتوا و جامعه آماری این پژوهش رمان زنان بدون مردان شهرنوش پارسیپور است.
مقدمه با توجه به اینکه مسئله اصلی این تحقیق بررسی جامعهشناختی رمان زنان بدون مردان است و قصد داریم به مشابهت ساختار روایی و زیباشناختی اثر با ساختار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوران مطرح شده در آن بپردازیم هم به بحث ادبیات میپردازیم و هم به ارتباط آن به حوزه جامعهشناسی میپردازیم.
جامعهشناسی ادبیات حوزههایگوناگونی داردکه میتواند شامل بررسی جامعهشناختی درباره چاپ و پخش آثارادبی با پذیرش و دریافتهای آن باشدکه بیشتر موردنظر پوزیتیویستهاست و یا بررسی جنبههای جزئی ادبی در مقام نشانهها و فرانمودهای آگاهی جمعی و دگرگونیهای آن باشد که بیشتر در آمریکا رایج است و نوع سوم جامعهشناسی ادبیکه مورد نظر این پژوهش نیز هست اثر پدیدهای اجتماعی میدانند(گلدمن، 1381: 98).
آفریننده رمان دنبالکننده کدام جریان و یا طبقه فکری میباشد و چه دیدگاهی برای رهایی زنان ایرانی از وضعیت موجود ارائه کرده است؟ اهداف تحقیق هدف اصلی تعیین همارزی و مشابهت ساختاری بین ساختار روایی و زیباییشناختی رمان زنان بدون مردان و ساختار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایران در تاریخ وقوع و خلق این اثر داستانی.
در این مرحله با جمعآوری دادهها شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اوضاع کشور در سال دهه1330 و با تاکید بر کودتا علیه دولت دکتر مصدق و وضعیت زنان در آن دوره از دیدگاه جامعهشناختی با استفاده از زاویه دیدگاه کنشارتباطی هابرماس مورد تحلیل قرار میگیرد."