خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر"برنامه فلسفه برای کودکان" بر رشد هوش اخلاقی دانشآموزان دختر با روش نیمه تجربی انجام گرفت. آزمودنی ها شامل 50 دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول شهر مهربان (استان آذربایجان شرقی) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. این دانش آموزان در دو کلاس سوم راهنمایی تحصیل می کردند یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش ( گروه "برنامه آموزش فلسفه برای کودکان) و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل (آموزش های رسمی مدرسه) تعیین شد. پرسشنامه هوش اخلاقی( لنیک و کیل؛ 2005) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد برنامه آموزش فلسفه برای کودکان موجب افزایش هوش اخلاقی دانشآموزان گردید.
ملخص الجهاز:
"لیپمن (١٩٩٥، به نقل از صفایی مقدم ، ١٣٧٧: ١٧٧) خود نیز معتقد بود برنامة فلسفه برای کودکان یگانه برنامه ای است که ، با آموزش فلسفه به روش مباحثه ، ملزومات رشد اخلاقی کودک را تأمین می کند و این با درگیر کردن کودک در تحقیق اخلاقی ، که مستلزم تفکر نقادانه است ، میسر می شود.
در پژوهش دیگری که سانجانا و ویتبرید (٢٠٠٥ ,Sanjana and Whitebread) در هند انجام داده اند، تأثیر برنامة درسی فلسفه برای کودکان در رشد مهارت های استدلال اخلاقی و اجتماعی در دانش آموزان بررسی شده است .
بر اساس نتایج جدول ٥ می توان گفت میانگین تعدیل شدة گروه آزمایش در پس آزمون هوش اخلاقی ١٦٧/٠٨٢ و گروه کنترل ١٣٥/٧١ است که با مقایسة میانگین های هر دو گروه روشن می شود آموزش فلسفه برای کودکان موجب رشد هوش اخلاقی دانش آموزان شده است .
این یافته بدین معناست که شرکت دانش آموزان در جلسات آموزش «فلسفه برای کودکان »، کـه شامل بحث و گفت وگو دربارة داستان های فلسفی و تفکرات عمیق و کندوکاو موضـوعات مختلف اخلاقی است ، موجب رشد ظرفیت درک درست از نادرسـت و داشـتن باورهـای اخلاقی و به کارگیری اصول اخلاق جهانی آن ها شده است .
با توجه به نتیجة پژوهش حاضر می توان گفت که اجرای برنامة آموزش فلسفه برای کودکان موجب رشد هوش اخلاقی آنان شده است و در این راستا رسالت نهادهای آموزشی ، که تربیت حقیقی یادگیرندگان از وظایف اصلی آن ها محسوب می شود، بیش تر آشکار می شود."