خلاصة:
مقدمه و هدف پژوهش: آرمانشهرها به عنوان یکی از اصلیترین اندیشههای آرمانی بشر، همواره در طول تاریخ، با تجسم نمودن جهانی که آرزومند آنیم، نقشی عظیم در تکامل و پیشرفت جوامع بشری داشتهاند. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی ژرف خاستگاههای تفکر آرمانی و آرمانشهرها در دو مهد بزرگ تمدن شرق و غرب (ایران و یونان) پرداخته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، یک پژوهش اسنادی با رویکرد تفسیری میباشد و روش جمعآوری اطلاعات نیز بر مبنای مطالعات کتابخانهای میباشد.
یافتهها: یافته حاکی از آن است که اگرچه در ادبیات جهانی، خاستگاه اندیشه آرمانی و آرمانشهر را به یونانیها نسبت میدهند و اسطورههای آن را زمینهساز شکوفایی مکتب آرمانگراییمیدانند، اما مهد تفکر آرمانی جهان سومر است. بررسی خاستگاه اندیشههای آرمانی و آرمانشهرها نیز در تمدن ایران و یونان نشان میدهد که اسطورههای کهن و بنیانهای یهودی- مسیحی در اروپا و بنیانهای اسطورهای و زرتشتی-اسلامی تفکرات آرمانی در ایران، همگی گنجینهای از ادراکات و انتظارات را شکل داده و بهتدریج عمیقترین لایههای اندیشۀ آرمانی را درخودآگاه- ناخودآگاه مردم پروردند و در مراحل بعدی این ناهشیاریها دوره به دوره و نسل به نسل، به شکلهای متفاوت (از قبیل آرمانشهرهای مختلف) پدیدار گشته است.
نتیجه گیری: برخلاف باور رایج، خاستگاه اندیشه آرمانی سومر بوده و اسطورههای آن زمینهساز شکوفایی مکتب آرمانگرایی در سده های بعدی است. پیش از هرگونه تحلیل تفکر آرمانی وآرمانشهرها، شناخت و مطالعه اسطورههای کهن و بنیانهای یهودی- مسیحی در اروپا و بنیانهای اسطورهای و زرتشتی-اسلامی در ایران، ضرورت تام دارد.