خلاصة:
پژوهش حاضر در تلاش است با آشکار سازی ردپای متون دیگر در رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد با استناد بر لایۀ تفسیر از الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (2015).، نقش بینامتن مختلف را در خوانش اثر بر مخاطب آشکار سازد و این گزاره که «اساساً هیچ متن آزاد و مستقلی موجودیت ندارد و آگاهی از ارتباط متون با یکدیگر است که خوانش و تفسیر آن را امکان پذیر می سازد» را بیازماید. براساس نظریۀ بینامتنیت هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و هر متنی نسبت به متون پیشین و همچنین با متون پس از خود دارای ساحتی بینامتنی است. برای نیل به این هدف نگارنده براساس نظریه بینامتنیت به نمونه ای از بینامتن های موجود که به لحاظ ساختاری و یا محتوایی شبکه ای بینامتنی با رمان مدنظر ساخته، اشاره کرده است. بررسی ها نشان داد که شبکۀ بینامتنی در رمان مدنظر از بین رمان های مختلفی همچون شازده احتجاب، بوف کور، داستان یک شهر، مادر تشکیل شده است. در نتیجه، گفتمان داستانی مدنظر نیز، همانند هر متن دیگری، خود بسنده نیست و با دانستن بینامتن های آن به خوانشی عمیق تر از آن دست خواهیم یافت. بنابراین، هیچ متنی به خودی خود تفسیر نمی شود و فقط به واسطۀ تقابل با دیگر متون است که معنا می یابد. این بدان معناست که عناصر موجود در گفتمان ها از پیوستگی معنایی یا بینامتنیت برخوردارند و بررسی تقابل ها، تفاوت ها و شباهت هاست که تفسیر و خوانش پذیری را ممکن می سازند و به این ترتیب استقلال معنایی متن به چالش کشیده می شود.
ملخص الجهاز:
"مقاله حاضر با استناد بر لایۀ تفسیر٣ از الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (٢٠١٥) در تلاش است نمونه ای از بینامتن های موجود در رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد (رحیمیان ، ١٣٨٣) را نمایان سازد.
سپس ، به معرفی چارچوب نظری پژوهش حاضر که برگرفته از الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (٢٠١٥) است ، متمرکز خواهیم شد تا بدین واسطه بینامتن های موجود در رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد (رحیمیان ، ١٣٨٣) مشخص گردد و میزان تأثیرپذیری آن از این متن ها تحلیل شود.
بافت موقعیتی و نوع گفتمان (فرکلاف ، ١٢٢:٢٠١٥) ٣- تحلیل داده ها در این بخش از مقاله حاضر پیش از بررسی بینامتن های موجود در رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد (رحیمیان ، ١٣٨٣) ابتدا بافت موقعیتی و نوع گفتمان داستانی آن را براساس انگاره (٢) بررسی مینماییم .
در این جستار، گفتمان داستانی دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد (رحیمیان ،١٣٨٣) براساس نظریه بینامتنیت (آلن ، ٢٠٠٠) و همچنین با استناد بر لایه تفسیر از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (٢٠١٥) نقد و بررسی شد و به نمونه هایی از بینامتن های موجود چون «شازده احتجاب »، «بوف کور»، «داستان یک شهر»، قطعه شعری از شاملو با عنوان «آیدا در آیینه » و «مادر» اشاره شد و سرانجام به این نتیجه رسیدیم که گفتمان داستانی مدنظر نیز همانند دیگر متون مستقل و خودبسنده نیست و با دانستن بینامتن های آن به خوانش عمیق تری از آن دست خواهیم یافت ."