خلاصة:
مالکیت زمانی مفهومی اروپایی- آمریکایی و شیوهای برای انتقال مالکیت عین، منفعت و یا برقراری حق انتفاع به صورت زمانبندی شده است. در حقوق ما اگرچه ایجاد مالکیت منافع برای دوره زمانی معین معادلهایی همچون اجاره و یا مهایات دارد اما برقراری مالکیت عین بدین شیوه امری کاملاً بدیع بوده، از این رو نیازمند آن است که پس از بررسی، قالب یا قالبهای مناسبی به آن اختصاص داده شود.
جستار حاضر از سویی با واکاوی مفاهیم و وضعیت مالکیت زمانی و مالکیت موقت در حقوق ایران و از سوی دیگر با طرح و بررسی وضعیت و ویژگیهای عقد صلح، این عقد را به عنوان بستری مناسب برای برقراری مالکیت زمانی عین پیشنهاد میدهد و با طرح ادله موافقان و پاسخ به نظرات مخالفان، جواز چنین عقدی را در حقوق ایران نتیجه میگیرد.در پایان نیز بر پایه این نتیجه، به تبیین ویژگیها و اوصاف این عقد پرداخته میشود.
ملخص الجهاز:
"گفتار نخست - ماهیت عقد صلح مالکیت زمانی عین به موجب انعقاد ایــن عقد نه تنها عین بلکه منافع و تمام آنچه به موجب عرف و عادت جزء یا تابع عین مورد نظر تلقی می گردد نیز منتقل خواهد شد، بنابراین اگرچه »صلح عین « نامیده می شــود اما نبایستی از آن عدم انتقال منافع را نتیجه گرفت ، چه آن که منفعت تابع عین است و به تبع آن منتقل می گردد، همچنین با توجه به آن که از ســویی عقد مورد نظر صلحی است که نتیجه بیع را دارد و از سوی دیگر به استناد ماده ٣٥٦ اجزاء و توابع متعارف مبیع داخل در آن تلقی می گردد، بایستی انتقال اجزا و توابع عین را نیز از آثار این عقد دانست ١.
برخی ٢ معتقدند این شروط خل ف مقتضای عقد و حقوق مالکانه منتقللیه بوده و به عل وه اســقاط حق به طور کلی است که به موجب ماده ٩٥٩ ممنوع است مگر آن که مقید به زمان معینی باشد، همچنان که پیش از این گفته شد، محدود کردن حق تصرف در مملوک نمی تواند منافی مالکیت باشد چه آن که این حق اثر مالکیت اســت و نه مقتضای آن ، هم چنین مخالفتی با مقتضای عقد نیز نخواهد داشت زیرا مقتضای عقد صلح بســته به موضوع آن اســت و موضوع نیز در بحث ما انتقال عین به شیوه مالکیت زمانی است که لزمه آن حفظ عین و در نتیجه محدودیت هایی در ١- اشرفی ، همان ، ص١١٤."