خلاصة:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی مقایسه میزان رضایت از زندگی زناشویی در میان زوجین دارای سبکهای سنتی و مدرن و عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با آن در شهر میاندوآب میباشد که این تحقیق از نوع پیمایشی که از پرسشنامه رضایت زناشویی انریج با جمعیت نمونه 382 نفر از زن و یا مرد متاهل شهر میاندوآب را شامل میشود. روشهای آماری مطابق با فرضیههای تحقیق شامل همبستگی پیرسون، آزمون تی دو گروه مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون است. نتایج نشان میدهد که تفاوت معناداری بین جنسیت و میزان رضایت زناشویی برحسب سبک زناشویی وجود ندارد. رابطه معناداری بین میزان فاصله سنی زوجین برحسب سبک زناشویی با میزان رضایت زناشویی وجود ندارد. میانگین میزان رضایت زناشویی برحسب طبقه اقتصادی- اجتماعی به لحاظ آماری تفاوت معناداری دارد. همچنین میزان رضایت زناشویی برحسب تحصیلات بین دو گروه زوجین به لحاظ آماری تفاوت معناداری دارد. در میزان رضایت زناشویی دربررسی رابطه بین تعداد فرزندان در هر دوگروه زوجین (سنتی و مدرن) نتایج نشاندهنده وجود رابطه و تایید این فرضیه است. نتایج در مورد اقتدار خانوادگی و میزان رضایت زناشویی نیز وجود رابطه مستقیم و معناداری بین دو گروه زوجین را نشان میدهد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بین پایبندی به دین و رضایت زناشویی برحسب سبک زناشویی تفاوت معنادار وجود دارد.
This research examines the comparison of marital satisfaction among couples with traditional and modern styles and social factors related to it in Miandouab. The research method is survey and the sample size is 382 married men or women and the instrument is Enriches marital satisfaction questionnaire. Statistical methods are Pearson correlation, t-test and one-way analysis of variance. The results show that, there is no significant difference between gender and satisfaction and also, there is no significant relationship between the marital age gap of married couples and marital satisfaction. The average of marital satisfaction in terms of socio-economic class is statistically different. Moreover, the marital satisfaction in terms of the level of education between couples is statistically different and in terms of the number of children in both groups (traditional and modern) there is a relationship. The authority of the family is also directly related to the amount of marital satisfaction. And finally there is a significant difference between the adherence of religion and marital adherence of religion
ملخص الجهاز:
"طاهری تیمورلویی(1389)، تحقیقی در مورد تعیین عوامل موثر بر میزان رضایت زناشویی در میان زنان شهر آذرشهر (زنان متاهل بالای 15 ساله) با حجم نمونه 354 زن انجام داداند، که نتایج به دست آمده از آزمون فرضیهها نشان دهنده وجود رابطه معنادار بین متغیرهای دینداری، سرمایه اجتماعی و طول مدت ازدواج به عنوان متغیر مستقل با میزان رضایت زناشویی به عنوان متغیر وابسته میباشد.
برای بررسی رابطه بین تعداد فرزندان که به صورت فاصلهای سنجیده شد و میزان رضایت از زناشویی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد، در هر دو گروه از زوجین (سنتی و مدرن) نتایج نشان دهنده وجود رابطه و تایید این فرضیه در هر دوگروه میباشد، اما با توجه به ضریب همبستگی برای زوجین با سبک زناشویی مدرن و سنتی که به ترتیب دارای مقدار (196/0- و 186/0-) میباشد، نشان از رابطه معکوس و منفی بین این دو متغیر است، یعنی هر چه تعداد فرزندان هر دو گروه زوجین (دارای سبک زناشویی سنتی و مدرن) بیشتر باشد میزان رضایت از زناشویی آنها پایینتر میآید.
بر اساس نتایج تحلیل آماری تفاوت معنیداری بین جنسیت یعنی مرد و زن بودن و میزان رضایت زناشویی در سبک زناشویی سنتی و مدرن وجود ندارد و آزمون تی تست نیز این فرضیه را هم تایید نکرده است.
نتایج این آزمون که برای زوجین با سبک زناشویی سنتی و مدرن گرفته شده است با سطح معنی- داری (000/0) نشان از تایید این فرضیه دراین گروه از زوجین و ضریب همبستگی (404/0) نشان دهنده رابطه مستقیم و مثبت بین این دو متغیر است، بنابراین بین میزان پایبندی به دین زوجین سنتی و مدرن و میزان رضایت از زناشویی آنها رابطه وجود دارد، به عبارتی هرچه میزان پایبندی به دین در این گروه از زوجین بالاتر برود میزان رضایت از زناشویی آنها نیز بیشتر میشود."