خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی درمانشناختی رفتاری فردی و گروهی بر افسردگی نوجوانان انجام شد. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. بدین منظور 26 نوجوان مبتلا به افسردگی به طور تصادفی انتخاب و در سه گروه درمانشناختی رفتاری فردی، درمانشناختی رفتاری گروهی و کنترل جایگزین شدند. برای سنجش میزان افسردگی از پرسشنامه افسردگی کودکان و مصاحبه تشخیصی اختلال افسردگی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمانشناختی رفتاری فردی و گروهی بهطور معناداری در کاهش علائم افسردگی در مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر بود. اما بین دو روش فردی و گروهی در پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد. بهطور کلی نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که درمانشناختی رفتاری فردی و گروهی در کاهش افسردگی نوجوانان مؤثر است و میتواند به عنوان یکی از مداخلات بالینی مورد استفاده متخصصان قرار گیرد.
ملخص الجهاز:
بهطور كلي نتايج پژوهش حاضر حاكي از آن بود كه درمانشناختي رفتاري فردي و گروهي در كاهش افسردگي نوجوانان مؤثر است و ميتواند به عنوان يكي از مداخلات باليني مورد استفاده متخصصان قرار گيرد.
دستورالعملهاي باليني پيشنهاد ميکنند كه ـ Echshtain ـ Gillham ـ relaxation ـ supportive ـ Vostanis, Feehan, Grattan, & Bickerton ـ Wood, Harrington, & Moore ـ Brent درمانشناختي رفتاري اولين انتخاب درمان در افسردگي نوجواني است زيرا اثربخشي آن به خوبي اثبات شده است.
در مجموع نتايج اين محققان ـ Rossello, Bernal, & Rivera-Medina ـ Anderson & Rees ـ Asarnow ـ Kush & Feleming ـ Tsai-Hwei, Ru-Band, Ai-Ju, Da-Ming, & Kuei-Ru ـ Oei & Dingle ـ Hornsey & Dwyer ـ Nietzel ـ Tucker نشان داد كه رفتار درماني شناختي رفتاري گروهي به خصوص براي كودكان از درمان فردي اثربخشتر است.
كرسي 1 و همكاران (2007) نيز در پژوهشي درمانشناختي رفتاري فردي و گروهي را براي افراد مبتلا به چاقي مورد مقايسه قرار دادند و بدين نتيجه دست يافتند كه اگر چه اين روشها در كاهش وزن مؤثر بودند اما بين اين دو روش تفاوت معناداري يافت نشد.
زماني كه اثربخشي اين روشهاي درماني يكسان باشد بيانگر آن است كه حضور بيماران ديگر در طول ـ Cresci ـ Ricca ـ Belloch ـ Cuijpers, Straten, & Warmerdam درمان با درمان فردي بيمار تداخل ايجاد نميكند.
در مجموع فراتحليل اين محققان نشان ـ Bernal ـ Kerfoot ـ Goldstein & Cull داده است كه اگر چه در درمان افسردگي مداخلات فردي ممكن است نسبت به مداخلات گروهي در كوتاه مدت اثربخشي بيشتري داشته باشد اما در پيگيريهاي بلند مدت تفاوت معناداري بين اثربخشي اين دو روش وجود ندارد.