خلاصة:
آثار ادبی محمل بسیاری از ضابطه ها، ارزش ها، هنجارها، باورها، ساختارها و ابعاد وجودی، فرهنگی و اجتماعی زمان خویش هستند. بسیاری از واقعیت های اجتماعی و فرهنگی سده های گذشته در بطن آثار ادبی بازمانده از آن دوران قابل شناسایی و پی گیری اند. رویکرد انتقادی در تحلیل گفتمان متون ادبی، شناخت دقیق تری از تظاهرات گوناگون فرهنگی و اجتماعی، شئون زندگی و نظام های فکری مردم جامعه صاحب این آثار به دست می دهد.
مقوله اقتصاد ازجمله ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ای است که در پژوهش های ادبی کمتر در کانون توجه قرار گرفته است. بررسی گفتمان اقتصادی در متون ادبی می تواند دیگر گفتمان های اجتماعی، فرهنگی و اندیشگانی حاکم بر بستر زمانی خلق این آثار را نیز آشکار سازد. ازاین رو، این مقاله با انتخاب اشعار خاقانی شروانی، به تحلیل انتقادی گفتمان اقتصادی اشعار این شاعر باریک اندیش می پردازد. هدف آن است تا با کمک این رویکرد، تاثیر نوع اندیشه اقتصادی آن روزگار و فرهنگ ناشی از آن در ساخت زبانی، صوری و محتوایی اشعار شاعر بررسی، و چرایی حاکمیت فرهنگ اقتصادی خاص آن دوران نیز تحلیل و تبیین شود.
نتیجه این پژوهش نشان می دهد که بر ساختار اقتصادی دوران خاقانی، گفتمان لزوم شکاف طبقاتی و تجمل گرایی حاکم بوده و این دو مقوله به کمک گفتمان قدرت ناشی از ثروت، در فرهنگ اقتصادی زمان، طبیعی و نهادینه شده اند.
Literary works are the carriers of many regulations، values، norms، beliefs، structures and existential، cultural، and social aspects of their time. Many of the social and cultural realities of past centuries embedded within the extant literary works of those centuries can be identified and followed through. The critical approach in discourse analysis of literary texts provides a more precise knowledge of different cultural and social manifestations، life aspects، and people’s intellectual systems of the society of the authors of these works. The issue of economy is among social and cultural structures that has been less attended to in literary researches. The study of economic discourse in literary texts can also reveal other social، cultural، and intellectual discourses governing the temporal context of creating these works. This article deals with the critical analysis of economic discourse of the poems of Khaqani Shirvani. The goal is that following this approach to study the influence of this type of economic thought and the resulting culture on the linguistic، aesthetic، and intellectual structure manifested in Khaqani’s poetry and also to find out the reason why such a specific economic culture was dominant at that time. The result of this study indicates that the discourse of social hierarchy and luxury was dominant then and along with the power discourse resulting from wealth it had been naturalized and institutionalized in the economic culture of the time.
ملخص الجهاز:
"تحلیل انتقادی گفتمان ، فرکلاف ، گفتمان اقتصادی ، فرهنگ اقتصادی ، اشعار خاقانی انش آموختة دکتری زبان و ادبیات فارسی و مدرس گروه ادبیات دانشگاه گیلان nasrin_karimpoor@yahoo تاریخ دریافت : ٩٤/٢/٢٠ تاریخ پذیرش : ۹۴/۱۱/۲۵ مقدمه متون ادبی برساخته های فرهنگی و اجتماعی ملت ها در طول حیات تاریخی آنها به شمار می روند.
در ابیات و عبارات زیر، نوع پوشش و حتی طعام ها نیز نشان دهندة وضعیت مطلوب زندگی توانمندان و اشراف عصر شاعرند: ابره ما ز خام و خامان را جز نسیج ، آستر ندوخته اند (خاقانی، ١٣٧٨: ٨٠٥) خسرو کعبه آسمان ، ملک طراز راستین کرده طراز آستین از رداء پیمبری (همان ، ٤٢١) آفتابی و من تو را خاکم خاک را آتشین طراز فرست (همان ، ٨٢٣) مائده سازد از بره بر صفت توانگران /٤٢٨- از خور، خواره آمد از ماه نو، خلالش /٢٢٩ همچنین ، شاعر با ساخت و به کارگیری ترکیبات : قوارة دیبا/١٣٣- طشت زر/١٢٩- زرین آبدستان /٣٦٩- زرین ترنج /٣٠٣- زرین قواره /١١٢- زرین کاسه /٨٩- زرین نمکدان /٣٦٨- خشت زر/٣٨١- برقع زرین صبح /١٨٢- خوانچة زرین چرخ /٣٩٢- خوانچة زرفشان /٥٠٨- نان زرین چرخ / ٨١ و شاهد زربفت پوش /٤٩١، که همگی استعارة مصرحه از آفتاب هستند، و با انتخاب لفظ استعاره از میان عناصر اشرافی ، علاوه بر به تصویرکشیدن زندگی اشراف ، به طور ضمنی ، بر تفکر حاکم بر آن دوران و اهمیت و اعتبار طبقة فرادست تأکید کرده است ."