خلاصة:
اقتصاد مقاومتی از جمله مفاهیم خاص و حائز اهمیتی است که در سال های اخیر و پس از تحریم های ناجوانمردانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و با فرمایش مقام معظم رهبری مطرح گردید و تاکنون اقدامات سازنده اما ناکافی در این خصوص انجام پذیرفته است.لذا وظیفه هر ایرانی است که به اندازه وسع خود در این مسیر بکوشد و به قوی سازی این رویکرد کمک کند.گزاف نیست اگر بگوییم بزرگترین کمک را در این راستا آموزه های عرفانی داشته باشند،بدین صورت که قبل از مقاومت در فضای اقتصاد باید انسان ها بر نفس خود فائق آیند و با آموزه های عرفانی تلاش کنند ذهن و روان خود را مطهر ساخته و به دنبال این زیباسازی،ذهن زیبا می شود و زمینه تحولات ذهنی رخ می دهد و قطعا تحولات دنیای بیرونی به دنبال تحولات دنیای درون ماست و بی گمان آموزه های عرفان اسلامی در این راستا بهره مندی از تعالیم ناب قرآن و روایات و عرفای بزرگ می تواند بسیار راهگشا باشد که در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
"گزاف نیست اگر بگوییم بزرگترین کمک را در این راستا آموزههای عرفانی داشته باشند، بدین صورت که قبل از مقاومت در فضای اقتصاد باید انسانها بر نفس خود فائق آیند و با آموزههای عرفانی تلاش کنند ذهن و روان خود را مطهر ساخته و به دنبال این زیباسازی، ذهن زیبا میشود و زمینه تحولات ذهنی رخ میدهد و قطعا تحولات دنیای بیرونی به دنبال تحولات دنیای درون ماست و بی گمان آموزههای عرفان اسلامی در این راستا بهره مندی از تعالیم ناب قرآن و روایات و عرفای بزرگ میتواند بسیار راهگشا باشد که در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
هرچند با مرور زمان در سازمانهای دولتی ایران تغییراتی صورت گرفته، اما از نظر ساختاری نظام اداری کشور تحول نیافته است، چرا که نظام اداری از نظام اقتصادی-اجتماعی کشور تبعیت می کند و بدلیل شکل گیری نظام اداری در عصر امتیازات-عصری که استعمارگران انگلیس و روس میداندار عرصهء حاکمیت در ایران بودند و زمامداران وقت منابع کشور را نه برای مدت کوتاه و میان مدت بلکه برای دوره های طولانی تا 60 سال تسلیم بیگانگان می نمودند-ساختار آن بالطبع با نیازهای استقلال و توسعه کشور بنیان گذاری نشده است و در دوره پهلوی هم به علت تغییر شکل حاکمیت سلطه (5) و استمرار و تشدید آن، نه فقط تحولی در ساختار اقتصادی-اجتماعی بوجود نیامد، بلکه به دلیل اهمیت یافتن نقش نفت در اقتصاد کشور و دستیابی دولتها به درآمدی سهل الوصول تر از خراج و مالیات، روز به روز ساختار اقتصادی-اجتماعی به نفت وابسته تر شد و نظام اداری کشور هم به تبعیت از ساختار مزبور هر روز بیش از روز پیش «نفتخوار» شد."