ملخص الجهاز:
در فقه شیعه، سب کردن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و یا یکی از معصومین علیهم السلام، عنوانی مستقل از ارتداد بوده که سبب مهدور الدم شدن سب کننده و به دنبال آن جوازو بلکه وجوب قتل وی بر مسلمانان می گردد.
طبق دیدگاه ایشان، ارتداد، مختص به انکار ضروری نیست بلکه حتی اگر شخصی، حرامی که فقهاء عامه و خاصه بر آن اجماع دارند را به نحوی حلال بشمارد که به انکار رسالت یا شریعت بازگشت کند، مرتد میشود؛ چه اینکه به نظر ایشان، ملاک در ارتداد، انکار ضروری نیست بلکه ملاک، تکذیب رسول صلی الله علیه و آله و سلم است.
به عنوان مثال شهید ثانی در مسالک، قول به الحاق بقیه انبیاء علیهم السلام را به نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام، به دلیل اینکه بزرگ شمردن آنان، ضروری دین بوده و بالتبع، سب آنان موجب ارتداد است، قوی می شمارد.
» سپس در بیان مختار خود در مسأله میفرماید: این حکم، نسبت به قذف درست است اما شاید به دلیل علم به تساوی احترام ایشان و اولاد گرامی شان است، مگرنه غیر ایشان تنها در صورتی مشمول این حکم است که سب وی، به سب نبی صلی الله علیه و آله و سلم بازگشت کند.
بررسی دلالی در این روایت، قتل ساب نبی صلی الله علیه و آله و سلم و عدم مرافعه به سلطان، نیز به طور واضح بیان شده است.