خلاصة:
در حال حاضر پاکستان وضعیت بی ثبات و شکننده ای را تجربه می کند. با برگزاری انتخابات پرحاشیه پارلمانی و ریاست جمهور پاکستان در اوایل سال جاری میلادی انتظار می رفت امنیت و آرامش بار دیگر به این کشور بازگردد اما عملا این اتفاق رخ نداد. چرا؟ به نظر می رسد بقای پاکستان کنونی متاثر از تنش ها و بحران های محیط پیرامونی به شدت در مخاطره است. این وضعیت از دورن تنازع بقای سه بازیگر اصلی در ای منطقه حاصل شده است. هم اکنون پاکستان به صحنه منازعه«امریکا و ناتو»،«القاعده و طالبان محلی»و«دولت و ارتش پاکستان»تبدیل شده است که هر یک در پی حفظ و تداوم خویش است.این تنازع موجب بی ثباتی در پاکستان و پیرامون آن شده است.پژوهش حاضر به بررسی ماهیت این منازعه سه جانبه می پردازد.
ملخص الجهاز:
"حتی در صورتی که توافق صلح بین دولت فدرال پاکستان و طالبان محلی موجب کاهش حملات به این مناطق شود، القاعده برای حفظ بقای خود به عنوان آخرین حربه از آن استفاده خواهد کرد.
اکنون دولت بوش «خطمشی کاربرد زور» 1 را در مقابله با مناطق قبایلی به اجرا گذاشته است، زیرا تعریف خاص امریکا از تهدید در این منطقه بر «ترکیب تندروی و فناوری» و به عبارت دقیقتر، پیوند تندروی مذهبی و سیاسی با قابلیت استفاده از سلاح کشتارجمعی تأکید دارد که در آن شبکهها و سازمانهای ضدامریکایی دارای برد جهانی، دولتهای سرکش یعنی دولتهای ضعیفی که به اعضای این سازمانها پناه میدهند و آنها را یاری میکنند و سلاحهای کشتار جمعی که گروههای کوچک و دولتهای ضعیف اما یاغی را به قدرتی مصیبتبار برای حمله به امریکا تبدیل میکند، 92 مجموعهای تهدیدزا را علیه امریکا تشکیل میدهند.
سه کنشگر تأثیرگذار کنونی در پاکستان یعنی غرب (امریکا و ناتو)، رادیکالیسم مذهبی جهادگرا (القاعده و طالبان محلی) و دولت و ارتش پاکستان (حزب مردم و ارتش) این کشور را به صحنه تنازع بقای خود تبدیل کردهاند.
روند تحولات کنونی پاکستان نشان میدهد که ارتش پاکستان نیز همانند سیاستمداران این کشور تصمیم گرفته است نوعی تغییر و جابهجایی در ابزارها و حربههای راهبردی خود در سطح منطقهای و حفظ بقای پاکستان اعمال کند؛ به گونهای که به رغم بروز تنش در روابط پاکستان و امریکا از طریق همراهی با ناتو، این کشور سپر حمایتی امریکا و انگلیس را به دست آورد و در جنگ با رادیکالیزم پیروز شود."