خلاصة:
رغم گذشت دو دهه از ورود مفهوم راهبردهای توسعه شهری در ادبیات مدیریت شهری رویکرد غالب توسعه در سیستم های مدیریت شهری کشور ما به گونه ای است که تنها در حد هدایت و راهبری طرح های هادی یا جامع شهری، تغییرات کاربری و گسترش سرمایه های فیزیکی محدود مانده است، به طوری که شهرها به شکلی بی برنامه رشد نموده و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه ی خود رسیده اند. این معضل به الگوی گسترش افقی معروف گردیده و منشا بسیاری از مشکلات در شهرهای کشورهای در حال توسعه شده است. بنابراین بررسی الگوی گسترش شهرها یکی از مسائلی است که می تواند راهبرد توسعه را در افق دوردست، جهت توانمندسازی مدیریت شهری فراهم سازد. این پژوهش با در نظر گرفتن شاخص های مساحت، جمعیت، تراکم کلی مسکونی و بهره گیری از مدل هلدرن و ضریب جینی به تحلیل الگوی گسترش کالبدی- فضایی شهرصالح آباد پرداخته است. روش پژوهش، تحلیلی- تطبیقی و به صورت مطالعه ی اسنادی بوده و جهت بررسی بیشتر به مشاهده ی مستقیم و غیرمستقیم، پرداخته شده است و هدف نهایی آن ارائه راهکارهایی جهت جلوگیری از رشد افقی یا پراکندگی شهر در راستای توسعه پایدار شهری می باشد. نتایج نشان می دهد که شهرصالح آباد در طی دهه های گذشته به صورت پراکنده رشد نموده و منجر به پدیده ی گسترش افقی یا پراکندگی شهری شده است. بر این اساس باید از الگوی گسترش متمرکز درون بافتی فشرده و در عین حال الگوی پیوسته ی قطاعی با توسعه سیستم شبکه ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت تا رشد کالبدی شهر روندی معقولانه تر را طی نماید.
ملخص الجهاز:
تحلیلی بر گسترش کالبدی-فضایی شهر و تعیین الگوی بهینه و پایدار رشد کالبدی شهر صالح آباد با بهره گیری از مدل های کمی ١ مجید شمس *، بیژن رحمانی **، امیر رحمانی *** تاریخ دریافت مقـاله : ٩١/١٠/١ تاریخ پذیرش نهایی : ٩٢/٢/١٥ چکیده به رغم گذشت دو دهه از ورود مفهوم راهبردهای توسعه شهری در ادبیات مدیریت شهری رویکرد غالب توسعه در سیستم های مدیریت شهری کشور ما به گونه ای است که تنها در حد هدایت و راهبری طرح های هادی یا جامع شهری ، تغییرات کاربری و گسترش سرمایه های فیزیکی محدود مانده است ، به طوری که شهرها به شکلی بی برنامه رشد نموده و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه ی خود رسیده اند.
در ایران شهرها ابتدا به علت رشد ارگانیک ، از رشد کالبدی آرامی برخوردار بودند، اما از زمانی که گسترش شهرها ماهیتی برون زا به خود گرفت و به ویژه در دوره شهرنشینی سریع ، یعنی از دهه ١٣٤٠ به بعد که جمعیت شهرها هم به علت رشد طبیعی بالا و هم بر اثر مهاجرت های روستائیان به شهر، با سرعت بالایی رشد یافت ، رشد کالبد شهر و ساخت و سازهای شهر نه بر مبنای نیاز، بلکه بر پایه بورس بازی و سوداگری زمین صورت گرفت و این امر باعث نابسامانی بازار زمین شهری و به خصوص بلااستفاده ماندن بخش وسیعی از اراضی داخل محدوده شهر و عارضه منفی گسترش افقی شهرها و پراکندگی شهری شده است (اطهاری ، ١٣٧٩، ٣٦)، به عبارت دیگر با روی کار آمدن رضاخان ، فعالیت های شدیدی در زمینه تغییر رشد کالبدی شهرها صورت گرفت (مشهدی زاده دهاقانی ، ١٣٨١، ٣٨٨) وی در اولین برخورد با شهر، دگرگونی کالبدی شهر را در دستور کار قرار داد، با این باور که دگرگونی کالبدی و شکلی ، تغییرات محتوایی و پایه ای را سبب خواهد شد و الگوی لازم را از دگرگونی های کالبدی - فضایی حادث شده در قرن نوزدهم شهرصنعتی ، بر خواهد گرفت .