ملخص الجهاز:
"علاوه بر خلط معن این دو واژه که همیشه به بروز سوء تفاهمهایی اساسی انجامیده است، واژههای مترادف دیگری چون«تدریس»،«تعلیم»، «کارآموزی»و نیز«بار آوردن»و مانند آنها وجود دارند که اگرچه از نظر معنا به هم نزدیکاند،لازم است از هر یک با توجه به تفاوتهایشان،در جای خود استفاده شود.
برای کشت دیمی و خودرو هم واژهی پرورش به کار میرود،همچنان که در مورد رشد انتخابی و متأثر از فراهم ساختن تمهیدات لازم نیز ممکن است همین واژه استفاده شود.
با توجه به مقدمات فوق،میتوان روابط و پیوستگیهای تعلیم وتربیت را از چند وجه مورد بحث و بررسی قرار داد: الف)آموزش،طریق تحقق اهداف تربیتی تربیت،مسئولیت شکل دادن متربی را بر عهده دارد و آموزش، طریق انجام این مقصود است؛طریقی که نوع و کیفیت آن باید با مقصد تربیت کاملا همخوانی و تطابق داشته باشد.
وقتی که تمام خصایل انسان نمونهی موردنظر مشخص و در قالب اهداف سطوح متفاوت سرشکن شدند،این سؤال مهم مطرح میشود که:چگونه میتوان به این اهداف جامهی عمل پوشاند؟یعنی شرایطی که به این اهداف منجر میشوند،کداماند؟ آموزش یعنی چگونگی انتقال این خصوصیات به کسانی که قرار است به آن هدف برسند.
در آموزش ریاضیات نیز وقتی این سؤال مطرح میشود که آموختن ریاضیات به چه کار میآید،عدهای اهدافی چون توانایی انجام محاسبات ریاضی را درموقعیتها،مسائل و مشاغل گوناگون عنوان میکنند.
امل مربیان پداگوژیک،باید با حجت و برهان در برابر این خواستهها ایستادگی و روشن کنند که مثلا توجه به تمرکز صرف برمسائل اقتصادی،در کنار منافع ناشی از آن،زیانهایی نیز برای انسان دارد و موجب میشود،گرفتار بنبست شود و از هدف اصلی دور گردد."