خلاصة:
این نوشتار به بررسی اثر نسبی هر یک از دو مولفه «شدت» و «قطعیت» بر کارکرد بازدارنده مجازات حبس می پردازد. برای این منظور، سه مرحله ای که مجازات حبس بر تصمیم گیری فرد تاثیر می گذارد، یعنی قبل از ارتکاب جرم (هنگام ارزیابی هزینه ها و منافع برای ارتکاب جرم)؛ در جریان تحمل محکومیت به زندان؛ و پس از خاتمه اجرای مجازات حبس (هنگام ارزیابی محکوم علیه از دوران حبسی که تحمل کرده است) از یکدیگر تفکیک شده و اثر شدت و قطعیت حبس در هر یک از این مراحل بر فرد، بررسی شده است. در نهایت براساس برایند نتایج حاصل از بررسی این سه مرحله، در مورد اثر شدت و قطعیت حبس بر اثر بازدارنده آن اظهار نظر شده است. تمام این بررسی ها در پرتو رویکرد عقلانیت بزهکاری انجام می گیرد که بزهکار را نه فردی بیمار و متفاوت با افراد غیربزهکار، بلکه فردی همانند سایر افراد جامعه و دارای همان ترجیحات می انگارد.
One of the most important functions of every punishment is it's deterrent function and every expected punishment, prison included, is determined by two factors: Severity and certainty. This article analyzes the effect of these two factors on the deterrent effect of imprisonment. This analysis is done in three stages: first, when potential offender is deciding about committing crime. Second, when convict is serving his/her prison term and third, after the prison term, while he/she is evaluating his/her served prison term. Theoretically, this article is based on rational approach to criminality. This approach supposes that an offender is not different from non criminals. He/she has the same preferences as others.
ملخص الجهاز:
"برای عنوان مثال ، تحقیقات مورد اشاره در منبع ذیل نشان میدهد که نرخ تنزیل هزینه های آتـی بـرای یـک انسـان متعارف ، تقریبا معادل ٣٠ درصد در سال است ، به این معنا که مثلا به طـور متوسـط بـرای افـراد موضـوع تحقیـق ، جریمۀ ١٠٠ دلاری امروز با جریمۀ ١٣٠ دلاری یک سال بعد، یکسان تلقی میشود (حداکثر مبلغی کـه آنهـا بـرای معافیت از جریمۀ ١٣٠ دلاری یک سال بعد حاضر بودند بپردازند، بـه طـور متوسـط ١٠٠ دلار بـود).
اما در گفتار حاضر این موضوع مدنظر است که وقتی بزهکار به حبس محکوم و اجرای این مجازات در مورد وی آغاز میشود، آنچه وی عمـلا در زنـدان تجربـه مـیکنـد، چـه کیفیتی دارد و این امر چه دلالتی بر حسابگری آتی وی برای ارتکاب مجدد جرم خواهـد داشـت : هنگامیکه تعداد روزهای حبس مثلا دو برابر میشود و از یـک سـال بـه دو سـال افـزایش پیـدا میکند، میزان سختی و رنجی که محکوم علیه تجربه میکند، چه تغییری مییابد؟ آیـا دشـواری تجربۀ وی نیز دو برابر میشود؟ به نظر میرسد که دیدگاه رایج در بین برنامه ریزان و دست اندرکاران نظام عـدالت کیفـری ایـن است که همۀ روزهایی که در زندان سپری مـیشـوند، بـه یـک انـدازه دشـوارند.
گفتار سوم ـ بعد از خاتمۀ اجرای مجازات حبس هنگامیکه مجازات حبس پایان میپذیرد و فرد از زندان خارج میشود، تصویر ذهنی خود از حـبس را به خانه میبرد و بار دیگری که در مقام تصمیم گیری برای ارتکاب جرم قـرار گیـرد و بـه ارزیـابی هزینه ها و منافع جرم بپردازد، این تصویر ذهنی اهمیت بسیاری پیدا می کند، زیرا میزان بازدارندگی خاص مجازات حبس ، که مانع از تکرار جرم توسط محکوم علیـه سـابق مـیگـردد، براسـاس همـین تصویر ذهنی تعیین میشود."