خلاصة:
در این پژوهش به بررسی عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موثر بر میزان گرایش بانوان تهرانی به مهاجرت دیگر میپردازیم. هدف این پژوهش شناخت عوامل تاثیرگذار بر میزان گرایش بانوان تهرانی به مهاجرت است که با استعانت از نظریههای مرتبط مانند نظریه های سرمایه انسانی، جاذبه و دافعه، جهانی شدن و فمنیسم مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهشگر با طرح پرسش هایی از قبیل اینکه عوامل اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی چه تاثیری بر میزان گرایش مهاجرت بانوان تهرانی دارد؟ آیا می توان اذعان داشت که گرایش بانوان تهرانی متاثر از عوامل اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی است؟ و اگر چنین است کدام یک اهمیت بیشتری دارد؟ به تحلیل و تبین موضوع پرداخته است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر طیف لیکرت است. نمونه مورد مطالعه 309 نفر از بانوان تهرانی هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای و در نهایت با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدهاند. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. رابطه بین متغیرهای مستقل (امکان کاریابی،امنیت شغلی، تامین منزلت اجتماعی، شایسته سالاری، حقوق زنان، فضای اجتماعی مناسب، امکانات آموزشی، آزادی عقیده، آزادی در نوع پوشش، تعلقات قومی) و متغیر وابسته (میزان گرایش زنان به کشورهای مهاجرپذیر) مثبت و نسبتا قوی است. از مجموع تاثیرات، سهم میزان تاثیر عوامل اجتماعی در مرحله اول، عوامل اقتصادی در مرحله دوم و عوامل فرهنگی در مرحله سوم قرار دارد و در مجموع 98 درصد تغییرات متغیر وابسته گرایش به مهاجرت را این سه متغیر اصلی تبیین می کند.
ملخص الجهاز:
"امکان کاریابی و عوامل اقتصادی امنیت شغلی در آمد بهتر تامین منزلت اجتماعی قصد مهاجرت شایسته سالاری عوامل ترغیب خویشاوندان گرایش به مهاجرت اجتماعی تامین حقوق زنان شناخت وآگاهی از مقصد تامین فضای اجتماعی امکانات آموزشی و آزادی در عقیده و مذهب عوامل فرهنگی آزادی در انتخاب نوع پوشش تعلقات قومی و خویشاوندی فرضیه های پژوهش فرضیه اصلی١: بین عوامل اقتصادی و میزان گرایش بانوان تهرانی برای مهاجرت به کشورهای دیگر رابطه معناداری وجود دارد."