خلاصة:
آنچه در این مقاله کانون توجه و تمرکز است، مسئله الگوی رفتاری قدرت های بزرگ در مدیریت بحرا ن های بین المللی ، تحت تاثیر شرایط و نظمی خاص است. براساس اینکه ساختار و فرایند نظام بین الملل چگونه
است، نحوه مدیریت بحران ها و الگوی رفتاری دولت ها نیز متفاوت خواهد بود؛ بنابراین، این مقاله با کاربست نظریه واقع گرایی ساختاری، درصدد یافتن الگوی مدیریت بحران ها از سوی قدرت های بزرگ در نظام تک چند قطبی است؛ در این راستا ، پرسش اصلی مقاله این است که اقتضائات نظام تک چندقطبی چگونه بر الگوی رفتاری قدرت های بزرگ در مدیریت بحران های بین المللی تاثیر گذاشته است؟ بر این اساس، فرضیه این است که محدودیت های نظام تک چندقطبی ، الگوی رفتاری قدرت های بزرگ را در عرصه سیاست بین الملل در مدیریت « موازنه قوای نامتقارن » به سمت بحران ها سوق داده است. موازنه قوای نامتقارن، به عنوان یک الگوی رفتاری از ابزارهای متفاوتی مانند ابزار نهادی ، ابزار ائتلافی، ابزار تهاجمی و ابزار
تحریمی بهره می گیرد تا بحران ها را مدیریت کند. سطح تحلیل پژوهش ، مطابق با نظریه واقع گرایی ساختاری ، از نوع تصویر سوم یا سطح نظام بین الملل پیروی می کند و روش پژوهش نیز مبتنی بر راهبرد پژ وهشی توصیفی - تحلیلی است
ملخص الجهاز:
"فروپاشی شوروی، تحولی اساسی در ساختار توزیع قدرت در نظام بین الملل به وجـود آورد، اما ماهیت نظام بین الملل ، استمرار قواعـد گذشـته بـود؛ بـه عبـارت دیگـر، فروپاشـی شوروی، تغییری در درون نظام بین الملل بود، نه تغییر خود نظام (سیستم همچنان آنارشـیک است نه سلسله مراتبی )، و ازآنجاکه ماهیت نظام بـین الملـل ، ازجملـه آنارشـیک بـودن ، بقـا، دولت محوری و قدرتمحوری آن، فـرو نپاشـیده و تغییـر نکـرده اسـت ، پـس ایـن بـه آن معناست که تغییرات قابل تـوجهی در رفتـار قـدرتهـای بـزرگ بـه وجـود نیامـده اسـت ؛ ازهمین رو، تغییری در ماهیت مدیریت بحران ها به وجود نیامده و بحران هـا هنـوز براسـاس رهیافت موازنه قوا که حاصل جبری رقابت میان دولت ها است ، مـدیریت مـی شـوند، زیـرا براساس دیدگاه والتز، سیاست توازن هرگاه که «دو» و «فقـط دو» پـیش نیـاز وجـود داشـته باشد، به جریان خواهد افتاد؛ نخست اینکـه نظـم مـوردنظر، آنارشـیک باشـد و دوم اینکـه واحدها دغدغۀ ماندگاری خود را در سر داشته باشند (والتز، ١٣٩٢: ١٩٥).
(85 :1378 در مجموع، تلاش برای کسب ، حفظ ، و افزایش قدرت ، قاعده رفتـاری امریکـا را مانند دیگر دولت ها در ساختار آنارشیک ، شکل میدهـد؛ ازایـن رو، امریکـا ماننـد دیگر کشورها سعی دارد از تحریم ها (اقتصـادی ، مـالی، انـرژی و فنـاوری )، تجـاوز نظامی ، ائتلاف با دیگر بازیگران ، و امنیت دسته جمعی ، به صورت چهار ابـزار اصـلی اعمال زور در مدیریت بحران ها استفاده کند؛ لیکن ساختار، محدودیت هـای کمتـری را نسبت به دیگر بازیگران بر امریکا تحمیل خواهد کرد و همچنین به دلیـل تفـاوت در جایگاه استقرار در ساختار نظام بین الملل ، اهداف و نحوة استفاده از چهـار ابـزار یادشده نیز متفاوت خواهد بود."