خلاصة:
حضور تعیین کننده گروه تروریستی داعش در بخش وسیعی از مناطق مرکزی و غرب عراق و مناطق شرقی سوریه کاملا محرز می باشد. این گروه حوزه جغرافیایی وسیعی را به زیر کنترل خود در آورده که تقریبا وسعتی به اندازه خاک بریتانیا را در بر می گیرد. اینکه این مجموعه تروریستی برای مدت قابل توجهی است که توانایی بقا را متجلی ساخته محققا توجه برانگیز جلوه می کند. پرواضح می باشد که مجموعه متنوعی از عوامل و مولفه های داخلی، منطقه ای و بین المللی باید در کنار یکدیگر قرار گیرند تا چنین وضعیتی را ممکن سازند. سوال اصلی این مقاله متوجه این نکته می باشد که در چارچوب تاکید بر کدامین مولفه های داخلی رشد و صعود گروه داعش چگونه باید ترسیم گردد. در مقام پاسخگویی به این سوال ضروری است که از یک سو نگاه معطوف به وجود گسل های تاریخی هویتی که ریشه در تمایزات قومی، مذهبی و قبیله ای دارد و از سویی دیگر ارزیابی متوجه دسترسی گروه داعش به منابع نفتی در مناطق تحت کنترل و قاچاق محموله های نفتی وگرفتن باج از راه گروگانگیری گردد.
ملخص الجهاز:
"در مقام پاسخگویی به این سوال ضروری است که از یک سو نگاه باید معطوف به وجود گسل های تاریخی هویتی که ریشه در تمایزات قومی، مذهبی و قبیله ای دارد و از سویی دیگر ارزیابی متوجه دسترسی گروه داعش به منابع نفتی در مناطق تحت کنترل و قاچاق محموله های نفتی وگرفتن باج از راه گروگانگیری گردد.
در مقام پاسخ گویی به این پرسش ضروری است که از یک سو نگاه معطوف به وجود گسل های تاریخی هویتی که ریشه در تمایزات قومی، مذهبی و قبیله ای و از سویی دیگر باید ارزیابی متوجه دسترسی گروه داعش به منابع نفتی در مناطق تحت کنترل و قاچاق محموله های نفتی و گرفتن باج از راه گروگان گیری شود.
نتیجه گیری فعال شدن گسل های تاریخی قومی، مذهبی و قبیله ای که بدنبال تهاجم نظامی آمریکا به عراق در سال ٢٠٠٣ ممکن گردید محیط بسیار مساعدی را برای گروه های مسلح ستیزه جو در تقابل با حکومت مرکزی به وجود آورد در بطن ناتوانی حکومت مرکزی برای به حاشیه راندن برجستگی تفاوت های هویتی در معادلات قدرت سیاسی این فرصت ایجاد شد که گروه پیکارجو داعش از جایگاه مستحکم در مرکز و غرب عراق و به تبع آن نفوذ مناطق شرقی سوریه برخوردار گردد."