خلاصة:
مقالة حاضر که در پی تبیین سرمایة اجتماعی و سنجش آن در مناطق مرزی شرق کشور ایـران می باشد، ضمن توضیح اجمالی مفهوم سرمایة اجتماعی و سیر تکاملی آن و همچنین رابطـة آن با اعتماد که یکی از مولفه های مهم سرمایة اجتماعی است ، سطح و توزیع سرمایة اجتمـاعی را در منطقة سیستان بررسی می کند. در این مقاله ، از روش میدانی بهره گرفته شده است . با توجه به اینکه تفکر رشد نقاط شهری در مناطق مـرزی در حـال شـیوع اسـت و عمـده تـرین عامـل حراست از مرزها توسط اجتماعات محلی نیز سرمایه و اعتماد اجتماعی است ، بر اساس فرضیة تحقیق ، تفاوت معنی داری بین سطح سرمایة اجتماعی در نقـاط شـهری و روسـتایی در سـطح منطقة سیستان وجود دارد. بنابراین ، با توجه به نتایج حاصله ، در صورتی که اندیشة رشد نقـاط شهری در مناطق مرزی با هزینة تخلیة روستاها توام باشد، که در آنها سرمایة اجتمـاعی بیـشتر است ، قطعا این اندیشه نامناسب خواهد بود و با ضرورت هـای ژئوپـولیتیکی منافـات خواهـد داشت .
The present paper explains social capital and its measurement in the border areas of east Iran. It describes the concept and its development and its relation with trust which is one of the important components of social capital. It studies the level of social capital and its distribution in Sistan area. The idea of the growth of urban areas is prevalent in the border areas in one hand، and in the other hand the main contributing factors that maintain and protect border areas by local communities are social capital and trust. Based on the research hypothesis there is a significant difference between the level of social capital in rural and urban areas of Sistan. If the growth of urban areas is translated into the evacuation of rural areas in which social capital is higher، it certainly is not an appropriate idea. It will also be in contradiction with geopolitical necessities.
ملخص الجهاز:
"با توجه به اینکه تفکر رشد نقاط شهری در مناطق مـرزی در حـال شـیوع اسـت و عمـده تـرین عامـل حراست از مرزها توسط اجتماعات محلی نیز سرمایه و اعتماد اجتماعی است ، بر اساس فرضیة تحقیق ، تفاوت معنی داری بین سطح سرمایة اجتماعی در نقـاط شـهری و روسـتایی در سـطح منطقة سیستان وجود دارد.
از جمله شاخص هایی که در این مقاله مورد تحلیل قرار می گیرند و از مباحث عمدة سرمایة اجتماعی به شمار مـی رونـد، اعتماد است که در جامعة شهری از میان افراد شاغل ، ۱۷/۱ درصـد اعتمـاد زیـاد، ۵۴/۳ درصد اعتماد در حد متوسط و ۲۰ درصد اعتماد اندکی به همکاران کارمند خود داشتند و ۸/۶ درصد افراد نیز بدون پاسخ بودند.
ناگفته نماند که میزان تمایل به مهاجرت در روستاهایی که دارای سـرمایة اجتمـاعی بیشتری متناسب با شاخص های مورد بررسی بوده انـد، بـسیار کمتـر بـوده اسـت ؛ و در همین راستا، میزان تمایل به مهاجرت در نقاط شهری بیش از نقاط روستایی بوده است ، که چه بسا مؤید آن باشد که شهری شدن می تواند به عنوان عامل و محرکـی قـوی بـرای تقویت مهاجرت عمل کند و موجبات تخلیة روستاها را فراهم سازد، به گونـه ای کـه در صورت بر هم خوردن تعادل زیست مدار شهر و روستا در منطقة سیستان ، تعادل مکـانی در منطقه نیز برهم بخورد، که بر خلاف راهبردهای اساسی در زمینة حفـظ و نگهـداری از مرزها به لحاظ ژئوپولیتیکی خواهد بود."