خلاصة:
بنیان نهادن یک تمدن عادلانه، کامل و مناسب نسل بشر که سعادت او را در هر دو جهان تامین کند، هدف نهایی اسلام است و قرآن کریم اصول بنیادی لازم برای رسیدن به این هدف ارزشمند را ارائه میدهد. پژوهش حاضر به دنبال واکاوی و بررسی بنیانهای تمدنی در قرآن کریم به عنوان یک پدیده فرا طبیعی و فرا انسانی بوده و به برخی از ایدههای قرآن در جهت ساماندهی «تمدنی قرآنی» پرداخته است تا از این روزنه امکان ارائه یک چارچوب عادلانه و مناسب در جهت بنا نهادن آن را اثبات نماید؛ از اینرو، به بررسی مفاهیم اصلی مانند تمدن و برخی از اصول کلی قرآن کریم در کنار قوانین و انگارههای مصداقی و جزئی این کتاب آسمانی در مسیر بنا نهادن تمدن قرآنی انسانی مطلوب پرداخته است.
ملخص الجهاز:
با وجود این، گزافه نیست اگر بگوییم امکان اثبات اعجاز تمدنی قرآن کریم با بررسی کوتاه تاریخی مفهوم و اصطلاحی تمدن قوت میگیرد؛ چرا که پیش از نظام یافتن و مورد توجه قرار گرفتن همه عناصر سازندة یک تمدن توسط صاحبنظران و اندیشمندان، قرآن کریم به همه عناصر این مجموعة عظیم توجه داشته و گزارههای متعدد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و علمی آن را تجویز نموده است و با توجه به اینکه بیشتر مفسران قرآن کریم مباحث مربوط به تمدن بشری را در ذیل آیه 213 سوره بقره مطرح نمودهاند، میتوان با رهگیری مفاهیم قرآنی «أمة» و «قرية» به گنجینههای ارزشمندی از آموزههای جهان شمول قرآن کریم پیرامون تمدن بشری دست یافت.
قرآن کریم از آنجا که به دنبال تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان است، اقتصاد را در همین مسیر مورد توجه قرار میدهد؛ بنابراین، نظام اقتصادی در بینش اسلامی به همراه همه کارکردهای آن، ابزاری برای تعیین برتری و قدرت طبقهای بر طبقة دیگر نیست، بلکه ابزاری است که باید عادلانه میان اقشار و طبقات مختلف اجتماع به کار گرفته شود تا امکان سعادت و خوشبختی تمام اعضای جامعه را تأمین نماید.
قرآن کریم کتابی علمی یا اثری هنری نیست، بلکه کتاب هدایت انسان در مسیر تکامل روحی و جسمی است، اما این کتاب آسمانی به علم و هنر نه تنها توجه داشته و بر اهمیت آنها تأکید نموده، حتی این دو را در مسیر صحیح خود به کار گرفته است.