خلاصة:
در میان تمام ادیان جهان، دین مبین اسلام به سبب الهی و وحیانی بودنش توانسته تمایز بسیار جدی با دیگر ادیان الهی ساختگی و بشری پیدا کند و همین ویژگی سبب جاودانه ماندن و تقدس قرآن شده است. این امر حساسیت مغرضان و دشمنان اسلام ، به ویژه یهودیان را برانگیخته و با جعل اصطلاح «محمدیسم» مبنی بر اینکه دین اسلام مذهبی محمدی است، ساحت مقدس قرآن و به تبع اسلام را مورد هدف و حمله قرار دادهاند تا به دیگران این شبهات را القا کنند که اسلام منشا وحیانی ندارد، بلکه دینی بشری و کتاب آسمانیش نیز تدوین بشری دارد. در نوشتار حاضر، پس از روشنسازی معنای اصطلاح «محمدیسم» و بیان پیامدهای مخرب این نوع نگرش برای قرآن و جهان اسلام، دیدگاهها و شبهات مختلف مستشرقان، یهودیان و برخی افراد مغرض پرداخته و سخنان صریح برخی دانشمندان غرب را در وحیانی بودن قرآن مورد توجه قرار داده است.
ملخص الجهاز:
اینان تمام توان و تلاش خویش را به کارگرفته اند تا به هر شکل ممکن ، این کتاب آسمانی و وحیانی را کتـابی همچـون سـایر کتب و متأثر از تفکر پیامبر اکرم a و محیط اطراف جلوه دهندتاازاین راه به تخریب قـرآن و حضرت محمد a دست یازیده باشند، در حالی که پیامبر به طور مکرر اعلام می کرد که هر آنچه از من می شنوید، از طرف خداوند است و من در آن هیچ نقشی ندارم .
٥ـلوت ،اسلام شناس غربی ، در مورد حروف مقطعه قـرآن چنـین مـی نویسـد: بـه نظـر می رسد که پیامبر اسلام درطراحی حروف مقطعه ، مدیون یهودیان مدینـه بـوده اسـت ، زیـرا وقتی به مدینه هجرت کرد،احتمالا آنهارا ازآنان فرا گرفته وآنهارا در سوره های مـدنی بـه کار برده است (نصیری و مدبر،دوفصلنامه قرآن پژوهی خاورشناسان ،ش ١٢٩/١٠).
٧. اگر آگاهی هایی که حضرت محمد a از طریق قرآن به فرهنـگ بشـر عرضـه کـرده ، پرورده نیروی باطنی یا نبوغ فکری شخص اوست ، چرا تا کنون نابغه دیگری مشـابه او پیـدا نشده است که همانند آن را پدید آوردو با آن مقابله کند؟ آیا بـا گذشـت ایـن همـه زمـان و پیشرفت شگفت انگیز دانش بشری ، دنیا از زادن چنین نابغه ای عقیم شده اسـت ؟ یـا موضـوع چیزی دیگر است ؟ (سعیدی روشن ، علوم قرآن ، همان ، ٣٤).
نتیجه با بررسی و نقد دیدگاه محمدیسیم پیرامون اینکه قرآن کتاب محمد اسـت و ارتبـاطی بـا وحی و خداوند ندارد،کاملا روشن شد که قرآن کتابی است آسمانی که از سوی خداوندو بـه واسطه جبرئیل بر قلب پیامبر اسلام a نازل شده است و ایشان همان الفاظ را برکاتبان وحی املا می فرمودند.