خلاصة:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تعارض والدین – نوجوان در رابطه سبکهای فرزندپروری ادراک شده و ابعاد ابراز خشم است. به همین منظور 360 تن از دانش آموزان دختر دوره دبیرستان شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبکهای فرزندپروری ادراک شده(POPS)، تعارض نوجوان با والدین(CBQ) و خشم اسپیلبرگر ( STAXI ) پاسخ دادند. تحلیل داده ها از طریق مدل معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. نتایج نشان داد که مدل ارزیابی شده از برازندگی خوبی برخوردار است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که سبکهای فرزندپروری ادراک شده به صورت غیر مستقیم و از طریق تاثیر آن بر متغیر واسطه ای تعارض والدین – نوجوان با ابعاد ابراز خشم در ارتباط است.
ملخص الجهاز:
"به همین منظور ٣٦٠ تن از دانش آموزان دختر دوره دبیرستان شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبکهای فرزندپروری ادراک شده (POPS)، تعارض نوجوان با والدین (CBQ) و خشم اسپیلبرگر ( STAXI ) پاسخ دادند.
نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که سبکهای فرزندپروری ادراک شده به صورت غیر مستقیم و از طریق تأثیر آن بر متغیر واسطه ای تعارض والدین – نوجوان با ابعاد ابراز خشم در ارتباط است .
بر اساس آنچه گفته شد پژوهش حاضر بر آن است که با استفاده از روش تحلیل مسیر به بررسی نقش واسطه ای تعارض والدین – نوجوان در زمینۀ سبکهای فرزندپروری ادراک شده و ابعاد ابراز خشم در نوجوانان بپردازد.
مطابق شکل ١ فرض میشود که تعارض والدین – نوجوان واسطه گر سبکهای فرزندپروری ادراک شده (درگیری، حمایت ، خودمختاری) و ابعاد ابراز خشم (حالت ، صفت و بیان خشم ) است .
به عبارت دیگر نتایج حاصل از تحلیل مدل معادلات ساختاری نشان داد که حمایت و گرمی مادر و پدر، به صورت غیر مستقیم و با واسطه گری تعارض مادر و پدر با نوجوان با شیوه های ابراز خشم در آنها رابطه دارد.
بحث همان طور که اشاره شد، هدف پژوهش حاضر آن است که با ارائه مدلی به این سؤال پاسخ دهد که آیا مدل فرضی در ارتباط با نقش واسطه ای تعارض والد – نوجوان در رابطه سبک فرزندپروری ادراک شده و ابعاد مختلف ابراز خشم از برازش مناسب برخوردار است یا خیر."