خلاصة:
سوال پژوهش پیش رو این است که تحلیل مستشرقان به طور مشخص، در باب نقش روحانیت شیعه در شکل گیری انقلاب اسلامی چیست؟ در تبیین این پرسش، فرضیه پژوهش این است که عمده تحلیل های مستشرقان متاثر از مقایسه با ارباب کلیسا اولا، مبتنی بر پیش فرض های شرق شناسانه و نگاه سکولاری است. ازاین رو، تحلیل یادشده با مبانی اسلامی سازگاری ندارد. ثانیا، این نگرش، مدعی است که انگیزه های مادی و سیاسی روحانیت، منجر به انقلاب در ایران شده است. در حالی که واقعیت خلاف این مطلب است. این تحقیق درصدد تحلیل و نقد برداشت های ناروا و تاثیرگذار از سوی مستشرقان در محافل علمی است.
ملخص الجهاز:
"البته بیشک ملاکان و فئودالهای زیادی، با ظلم و ستم، به زمینهای مردم دست یافته و در بهرهگیری از نیروی کاری کشاورزان نیز اجحاف زیادی به عمل میآوردند، اما آیا به لحاظ شرعی، این امر مجوز تصرف زمینهای همه مالکان میشد؟ بهگونهایکه در میان آنان افرادی بودند که به صورت صحیح و مشروع، زمینهایی را در تصرف خود داشته و برخوردشان نیز با رعایا، اسلامی و انسانی بود؛ از سوی دیگر، آیا شیوههای دیگری به صورت مشروع برای رفع ظلم از سوی مالکان وجود نداشت؟ از امام خمینی( چنین نقل شده است: «مالکین بزرگ به مردم ظلم کردهاند، اما مبارزه با این ظلم، راههای درستی دارد و رژیم نه حسن نیت دارد و نه راه درستی انتخاب کرده است.
نویسندگان بیانیه، ضمن اعلام موافقت و پشتیبانی روحانیت با هرگونه «اصلاح حقیقی» در امور کشور، در نقد اصلاحات ارضی مینویسند: [دولت] با ارزیابی املاک مردم به قیمتی غیرعادلانه و نپرداختن همان مبلغ کم و نگذاشتن وسایل کشاورزی در اختیار کشاورزان، کاری انجام نداد، بلکه مختصر کشاورزی هم که در ایران بود از بین برد؛ به قسمی که الان مردم گرفتار گرانی نان گردیدهاند و ناچار از گندمهای پوسیده آمریکا استفاده مینمایند و چند روز دیگر موقع فرارسیدن محصول گندم معنی اصلاحات و انقلاب سفید بر همه روشن میگردد و از الان دولت متوجه به عواقب وخیم عمل خود پیدا کرده و ۳۲۹ هزار تن گندم از آمریکا خریداری نموده است..."