خلاصة:
شمایل نگاری، سنتی است که بیش از همه در حیطه هنر مذهبی و قدسی می گنجد. شمایل ها چیزی را که از طریق شباهت فیزیکی نمی توانند یا درصدد بیانش نیستند، به زبان انتزاع، رمزپردازانه بیان، می کنند. نگارگری اسلامی در دوران اموی تحت تاثیر دو عامل اصلی، کلاسیک و ایرانی بود. با طلوع عصر عباسی عنصر ایرانی غلبه پیدا کرد و تاثیرگذار اصلی شناخته شد. اما در پایان سده دوازدهم هجری/ششم میلادی نوآوری متاثر از عناصر کلاسیکی- بیزانسی، بینش هنری در نگاره های اسلامی به جایگاه شایسته خود دست یافت.
شمایل نگاری از دیدگاه هنر مسیحی، به نقاشی تصویر مسیح و مریم عذرا باز می گردد. در سده های میانه، نگرش مسیحیت به عهد عتیق بر این اصل متکی بود که تقریبا همه حوادث ذکر شده به گونه ای استعاری و رمزی، ظهور مسیح و گوشه هایی از حوادث مربوط به زندگی و مرگ او و نیز گسترش بعدی آیین وی را خبر می دهند.
این بررسی نشان می دهد نقاشی اسلامی بیشتر از نقاشی بیزانس تاثیر پذیرفته و موضوعاتی همچون تولد، غسل مسیح، خیانت، در ایشان (حضرت محمد و مسیح)، تعامل بین مسلمانان و مسیحیان، معراج و کشته شدن مسیح موضوعات متشابهی است.
اهداف مقاله:
1. مقایسه موضوعی و تکنیکی شمایل نگاری پیامبران در نقاشی مسیحی و اسلام در دوره ایلخانی و بیزانس متاخر.
2. بررسی جایگاه پیامبران در نقاشی مذهبی مسیحی و نگارگری اسلامی.
سوالات مقاله:
1. جایگاه پیامبران در نقاشی مذهبی مسیحی و نگارگری اسلامی چگونه است؟
2. وجوه افتراق و تشابه شمایل پیامبران در نقاشی مسیحی و در نگارگری اسلامی کدام است؟