ملخص الجهاز:
"برای آزمون این فرضیه،با استفاده از آمارهای یک شرکت صنعتی،منحنیهای زیر را در مورد کل تفاوتهای بودجهای و بازده سرمایهای،ترسیم کردهایم(مراجعه شود به شکل شمارهی 1) اندازه و مطلوبیت اختلاف بین بودجه مصوب و عملکرد هر چه باشد،بازده سرمایهگذاری شرکت کموبیش ثابت باقی مانده است.
بنابراین، سالی 22 روز،یعنی حدود یک ماه کار از کل وقت این مدیر برای بودجه صرف میشود!آیا بهبودی که در تنیجه کار این مدیر،در بودجه حاصل میشود آنقدر هست که بتواند هزینه از بین رفتن یک ماه وقت او را جبران کند؟مدیر اجرایی از آن جهت باید به ارزیابی زمانی که مسئولان صرف تهیه بودجهی شرکت میکنند،توجه داشته باشند که با این ارزیابی میتوانند ارزش افزوده ایجاد شده برای جبران هزینههای شرکت را محاسبه کنند.
این ضابطه چند جنبه حساس از عملیات را ردیابی میکند: 1-کاهش ضایعات، 2-بهبود بهرهوری نیروی کار، 3-کاهش در زمان صرف شده برای انجام کار، 4-بهبود جریان کار، 5-کاهش در تعداد شاغلان 6-کاهش در موجودی مواد خام و موجودی کالاهای ساخته شده به عبارت دیگر،هر زمان که کاری انجام شود که در نهایت بر سود شرکت بیفزاید،معیار ترسیم شده رو به افزایش میگذارد.
فن دیگری که برای تشویق بهبود مداوم به کار میرود وجود سیتمی برای گزارشدهی است که عملکرد جاری را با عملکرد زمانی در گذشته،که (به تصویرصفحه مراجعه شود) به عنوان دوره پایه در نظر گرفته میشود،مقایسه میکند.
حسابداران باید سیستم خود را چنان گسترش دهند که مدیران بتوانند مفهوم دقیق خرید هریک از اقلام را به قیمتی خاص درک کنند و تأثیر قیمت هر قلم کالا را روی کل هزینههای شرکت محاسبه نمایند."