خلاصة:
این مقاله با هدف نقد روشمند کتاب جریانشناسی سیاسی در ایران به نگارش درآمده است. بررسی شکلی، روشی و محتوایی اثر مهمترین بخش مقاله است که در حول نقد روشی و محتوایی آن تمرکز یافته است. در متن، پیشنهادهای سازنده و توصیههای اصلاحی مناسبی برای بهبود ابعاد روشی و محتوایی اثر ارائهشدهاست. سرفصل این نکات به ترتیب زیر است: ضرورت بررسی انتقادی ادبیات موضوع، لزوم بررسی تاریخی و تبارشناختی مفهوم جریانشناسی در ادبیات سیاسی ایران، معرفی منابع علمی و آثار اصلی مورد استفاده برای نگارش جریانشناسی سیاسی و به طور کلی، توجه مناسب و پایبندی اصولی به معیارهای روشی در پژوهشهای علوم انسانی که متاسفانه در این متن توجه درخوری به آنها نشده است.
This paper aims to systemically review the book “The Study of Political Movements in Iran”. The main part of the paper reviews the form، methodology، and content of the book، focusing mainly on method and content review. A number of constructive proposals and suggestions have been made in the text aiming at improving the method and content dimensions of the book. These points include the necessity to critically investigate the subject literature، the importance of historical investigation of the notion of “movements studies” in Iran’s political literature، the introduction of scientific research and major works used for writing studies of political movements، and in general، the appropriate attention and systematic adherence to methodology standards in human sciences research، which unfortunately have not been attended properly in this text.
ملخص الجهاز:
فصـل اول : کلیـات و مبـانی نظـری پـژوهش ، روش شناسی و چارچوب نظری پژوهش را دربرمی گیرد که البته تنها چهـار عنـوان فرعـی دارد؛ فصل دوم : نگاهی به جریان ها و آرایش نیروهای سیاسی در ایران پـنج عنـوان فرعـی دارد؛ فصل سوم : جریان شناسی سیاسی اسلام گرا که محتوای اصلی کتاب را در خود جـای داده و از پنج بخش تشکیل شده است : بخش اول ، تبیین مفهومی و جامعه شـناختی جریـان سیاسی اصول گرا؛ بخش دوم ، روحانیت ؛ بخش سوم ، تبیین مفهومی و جامعه شناختی جریان سیاسی چپ تا اصلاح طلب ؛ بخش چهارم ، جریـان سیاسـی سـوم ؛ بخـش پـنجم ، جریـان سیاسی دین اندیش .
بدین سان ، فقدان رویکرد روش شناختی و نادیده گرفتن رهیافت نظری در فرآیند گـردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل اطلاعات ، سازمان دهی پژوهش و تحلیـل علمـی و تبیـین نظـری و عدم استفاده از چارچوب نظـری توانـا در مسـیر گـردآوری مطالـب و سـازماندهی اثـر از مهم ترین چالش های موجود کتاب است ، به گونه ای که این پرسش اساسی مطرح می شود که ساختار کلان و سامان پژوهشـی مـورد نظـر نویسـنده بـر اسـاس کـدام الگـوی نظـری و روش شناسی حاصل شده و در سازماندهی کتاب به کار رفته است ؟ نویسنده به هیچ روش علمی برای نگارش کتـاب بـاور نداشـته و نظریـه هـای علمـی موجود را نادیده گرفته است .