خلاصة:
ابن سینا را میتوان جزو معدود فلاسفهای دانست که در ذیل فلسفه نبوی خویش به بررسی مساله دشوار وحی پرداخته است. او به واسطه دغدغه هایی که در این مساله دارد، رویکردی ذوابعاد پیدا میکند. بر این اساس وی شرط لازم تحصیل وحی را لحاظ نفس، خاصه نفوس انبیاء به عنوان مولفه ای پویا و اشتداد پذیر میداند. وی بر خلاف فارابی با طرح فرایند القاء به جای اتحاد و همچنین مولفه عقل قدسی در دریافت کلیات وحی، از برخی نقایص احتمالی رویکرد فارابی فاصله میگیرد. اوج هنر ابن سینا را میتوان در ذیل تبیین وی از مفاهیم جزئی وحی مشاهده نمود. شیخ با مفهومسازی قوای باطنی نفس و تهیاء امکان تحصیل انفعال محض نفس به واسطه فرایند اشتداد، مساله کیفیت عصمت نبی در فرایند دریافت جزئیات وحی را به خوبی تبیین نموده است.
ملخص الجهاز:
به صورت کلی می توان گفت ابن سینا سه شرط «پویایی وجودی نفس نبی، پویایی معرفتی نفس نبی و اعطای عقل شریف قدسی» را به عنوان شروط اساسی نبوت و مخصوصا دریافت وحی لحاظ می کند.
ابن سینا در ذیل فلسفه نبوی خویش بر خلاف مشی مشاییاش، شرط لازم و غیر کافی تحصیل نبوت را در گرو تعالی و اشتداد وجودی نفس و قوای نفسانی نبی میداند.
و یا در نمط پایانی اشارات معتقد است که قوه حس مشترک و خیال نبی به واسطه اشتداد وجودی و تعالی از موانع جسمانیه، میتوانند صور و ادراکات جزئی وحیانی را بدون هیچ دخل و تصرفی ادراک و در خود حفظ کنند 66 (همان، ج3، ص436).
محتمل است یکی از مهمترین دلایل مفهوم سازی این دو قوه از نظر ابن سینا، دغدغه وی در جهت تبیین وحی از جنبه امور جزئی و غیر معقول آن باشد.
بدین بیان که: ابن سینا با طرح مولفه عقل قدسی و حدس شریف، مساله عصمت نفس انبیاء از دخالت و دستکاری در فرایند دریافت کلیات وحی را تبیین نمود؛ اما به نظر میرسد این مولفه در حوزه جزئیات وحی کارآمد نبوده و از ارائه چنین تبیینی ناتوان است 71 .
بر این اساس می توان گفت: از نظر ابن سینا قوه حس مشترک و خیال نبی به جهت نیل بر اشد اشتداد و انفعال محض، مفاهیم جزئی وحی را بدون کمترین ابهام دریافت می کند در نتیجه چنین دریافتی نمی تواند مشمول هیچ دخل و تصرفی حتی به عنوان تشبیه معقول به محسوس قرار گیرد.