خلاصة:
در این مقاله سعی می شود با استفاده از روش شناسی کیفی روایی که برگرفته از کارهای ویتگنشتاین ، لیوتار و تیلور است ، به بررسی نحوه پدیدار شدن روایت ملـی گرایی در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود. با توجه به اینکه در تـاریخ معاصر ایران چند روایت ملیگرایی وجود دارد، سوالی که در اینجا مطرح مـیشـود این است که کدامیک از این روایت ها امکان ظهور در تلویزیون جمهـوری اسـلامی ایران را پیدا کرده است و نحوه ظهور این روایت های ملیگرا چگونه میباشد؟ بـرای این منظور روایت های ملی گرایی شبکه های یک ، دو، سه ، چهار، خبر و جـام جـم مورد تحلیل قرار می گیرند. در پایان گونه های روایت ملی گرایی در این شـبکه هـا مورد بررسی، نقد و ارزیابی قرار خواهند گرفت .
ملخص الجهاز:
"نقاط قوت (+) نقاط ضعف (-) نزدیک بودن به فضای جامعه محافظه کاری و حرکت ندادن هویت ملی جامعه اثرگذاری بسیاری شدید و قابل اعتماد بودن کار نکردن اندیشه ای و پایه ای برهویت ملی مردمی بودن و رسوخ در زندگی روزمره مردم دوری از نخبه گرایی در برخی لایه های ملی اخلاق رسمی، مذهبی و سنتی بودن ضدیت با تجدد و روایت های غربی توجه به خانواده و سنت پدرسالاری زنان را در بسیاری ابعاد به حاشیه بردن شهروندان را با وحدت مورد خطاب قرار دادن تکثر و هویت های حاشیه ای را محو کردن کارکردن بر روی تاریخ اسلام و هویت دینی خاموش گذاشتن هویت باستانی و تاریخی ایران امت محوری اسلامی و فراموشی قبیله گرایی روایت خاک، وطن و ملیگرایی را به حاشیه بردن کارآمدی بسیار زیاد بر روی موضع گیری خارجی ضدیت شدید و در خود فرورفته در برابر غرب چسبیدن به متن و فضای جامعه تخصصی نبودن و زبان علمی نداشتن در هم فرورفتن بخش های خصوصا سیاسی مذهبی نبود تفکیک بین حوزه ها و کم توجهی به تکثر علایق یک دستی و گفتمان از بالا به پایین دوطرفه وگفتگومحور نبودن کنش گرا، جدی بودن و رسمی عمل کردن ترس از مخاطبان و شاد و متنوع نبودن ایدئولوژی عمل کردن و کلی و انتزاعی بودن گفتمان سیاسی و زبان تخصصی و علمی نداشتن تکیه بر فرهنگ روستایی و کشاورزی ضعف امکانات فنی و ابزاری نگاه ناقدانه به غرب و تمدن غربی کم توجهی به کیفیت نیروهای انسانی استخدامی بازگشت به خود و حفظ میراث خودی مرتبط نبودن رشته ها با متن برنامه ها دولتی بودن و تحت پوشش قراردادن همه نداشتن بخش خصوصی در تهیه و ارائه برنامه های تلویزیونی ارزش محور بودن و موضع گیریهای منطقه ای و جهانی واقع گرا نبودن و توجه نکردن به مصلحت ملی صحبت کردن ، بحث کردن و موضع گیری مداوم گوش نداشتن و کم توجهی به گفتمان های اطراف ایستایی مقاومت و داشتن پایه تحرک نکردن ، درجازدن و ایستا بودن فهرست منابع ١- آسا بررگر، آرتو، نقد فرهنگی، ترجمه حمیرا مشیرزاده ، تهران : نشر باز، ١٣٧٩."