خلاصة:
ترجمه و تفهیم نهجالبلاغه به عنوان مهمترین متن دینی بعد از قرآن از اهمیت بالایی برخوردار است و مترجمان زیادی تاکنون به ترجمۀ آن پرداختهاند که هر کدام شیوۀ خاص خود را داشتهاند. بررسی و کشف ویژگیهای خاص هر ترجمه میتواند افق و روزنهای جدید را برای ترجمههای مترجمان بعدی بگشاید. از میان مترجمان طراز اول نهجالبلاغه، میتوان به فیضالاسلام اشاره کرد. ایشان افزودههایی در ترجمه خود به جهت فهم بیشتر مخاطب اعمال کرده است و عنوان ترجمه و شرح بر اثر خود گذاشته است. پژوهش حاضر درصدد است در کار ایشان کاوش و تأمل کند و بکوشد که میزان صحت و درستی ادعای مترجم در مورد این افزودهها را آشکار سازد. با بررسی و ارزیابی ترجمۀ وی، مشخص گردید که ویژگیهای شرح، آن طور که باید و شاید بر اثر ایشان صدق نمیکند و میتوان افزودههای فیضالاسلام را در سه اصل تصریح، تبیین و شرح کوتاه درونمتنی تقسیمبندی کرد.
ملخص الجهاز:
واژة «ابن اللبون » در کلام امام ، واژه ای خاص و دارای بار فرهنگی است که فیض الاسلام آن را در پرانتز توضیح داده است و به ترجمۀ صرف آن اکتفاء نکرده است بلکه همان طور که مشاهده میشود مترجم در ترجمۀ این واژة فرهنگ مدار، ابتدا از روش وام گیری استفاده کرده است و سپس در پرانتز به تصریح پرداخته و آن را برای مخاطب شفاف سازی نموده است و در واقع به نوعی آن را معرفی میکند.
پس از این ، شنوندگان را سرزنش می کند که خلافت را ویژة کسانی ساختند که اهل آن نبوده و شایستگی آن را نداشتند، سپس آن حضرت اعلام میکند که خداوند از آنان انتقام خواهد گرفت ؛ واژة علقم (حنظل ) و صبر و مقر (تلخ ) را برای کشتار و سختیهایی که دشمن بر آن ها وارد خواهد کرد و تلخیهای زوال دولت و نعمت ، استعاره فرموده است (ابن میثم ، ١٣٧٥: ٥٠٢/٣)؛ و مترجم با آن چه که درون پرانتز به آن تصریح کرده جنبه های نهفته در این واژگان را که دارای بار فرهنگی هستند را آشکار ساخته تا جانب خوانندگان زبان مقصد نگه داشته شود.