خلاصة:
شناخت ساختار کلی زبان و توجه به تمایز میان لایه های درونی و برونی متن ، از مهمترین مولفه های تحلیل زبان است . در فرآیندهای زبانی، زبان دارای دو فرآیند خودکار و برجسته سازی است که در فرآیند خودکار تنها محتوا و مضمون کانون توجه قرار میگیرد اما در فرآیند برجسته سازی، شیوه ی بیان مدنظر است که همان شیوه قاعده افزایی و قاعده کاهی زبان و انحراف از اصول حاکم بر زبان هنجار و شگردهای بیان کلام است . در مطالعات زبان شناسی، متون عرفانی درقالب الفاظی بیان می شود که بدان زبان عرفان میگویند. عارف برای بیان حقایق عرفانی که به طور غیر ارادی و ناگهانی حاصل میشود از زبان اشارت بهره میبرد و با کاربرد فراوان شیوه ی قاعده افزایی و قاعده کاهی در متون عرفانی برجستگی نثر را فراهم میآورد. عارف با به کار گیری صورخیال (همچون استعاره )، رمزو نماد، تمثیل ؛ زبان اشاره را ایجاد می کند که می تواند به وسیله ی آن تجربیات عرفانی خود را آسانتر بیان کند. عارف با به کارگیری تجارب معنوی در قالب الفاظ ، مرزهای جهان معنوی خویش را با مرزهای زبان هنریش پییوند می دهد و این ارتباط به گونه ای است که با تحقیق درعرصه زبان عارف و بررسی صور خیال ، رمز و نماد و...علاوه بر شناخت تجارب روحانی عارف ، سبک شناسی اثرنیز بررسی می گردد. در این پژوهش با مطالعه و مقایسه زبان روزبهان و بهاولد، جهان بینی این دو عارف و مرزهای زبانی هر یک مشخص میگردد.
Understanding the structure of language and attention to the distinction between inner and outer layers of text,
analysis of the most important components of language. In the processes of language has two automated process
and highlighting the automated process Only content focus is in the process of highlighting, manner of
expression is concerned that the same rule synergies and rule straw Language and deviation from the principles
the language and techniques of verbal expression is the norm. In linguistics studies, mystical texts under the
terms expressed in the language of mysticism it will-say. Sufi expressing spiritual truths that are sudden
involuntary gesture comes from benefits and several application methods of rule and rule synergistic reduction in
mystical texts provide the bumps prose. A. The use of imagery (such as metaphor), spot symbol, allegory, sign
language, which can be caused by it easier to express their mystical experiences. Mystic spiritual experiences
using the form of words, the boundaries of their spiritual world with the boundaries of artistic language links and
this relationship so that the mystic research in the field of language and imagery, symbols and codes and in
addition to recognizing the spiritual mystic experiences, stylistic is checked. In this study, comparison
Bahaevalad and Rozbahan language, worldviews mystics and linguistic boundaries are determined.
ملخص الجهاز:
"مقایسه و مطالعه ی مرزهای زبانی روزبهان و بها ولد و جهان بینی این دو عارف مرضیه دشت بش ١، زهره اسماعیلی 2 ١ دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سراسری شهرکرد، شهرکرد، ایران ٢ دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سراسری شهرکرد، شهرکرد، ایران چکیده شناخت ساختار کلی زبان و توجه به تمایز میان لایه های درونی و برونی متن ، از مهمترین مولفه های تحلیل زبان است .
از ویژگیهای سبکی و زبانی کتاب معارف که باعث ایجاد غلبه کلام شده و آن را هنری و ادبی ساخته است ، بیان خاص بهاولد است که برآنچه دیدنی و ناگفتنی است تأکید دارد و معانی غیبی و نامرئی را دیدنی و عینی معرفی میکند و به گفته ی زرین کوب : «نوسنده گویی از شعور ظاهری خود غایب میشود، خود را به دست فراموشی میسپرد و دست و زبان را در اختیار دل میگذارد تا هر آنچه بر آن می - گذرد بر لفظ و بیان بیاورد.
عارف در پی تعلیم و تحلیل تجربه ی خود به طور ارادی از زبان عبارت که زبانی روشن و گویا است استفاده میکند و برای بیان حقایق عرفانی که به طور غیر ارادی و ناگهانی حاصل میشود از زبان اشارت بهره میبرد.
در مقایسه و مطالعه ی زبان عرفانی روزبهان و بهاولددر این پژوهش مشخص شد که بهاولد با قرار گرفتن در حوزه ی تصوف خراسان در آثار خود بیشتر از آلیگوری و تمثیل بهره برده است ."