ملخص الجهاز:
"یکپارچگی سازمانی برای بسیاری از مدیران،در نظر گرفتن 1خواستهها و نیازهای مصرفکنندگان در تدوین برنامه بازاریابی شرکت کاملا عادی و معمولی است.
با این حال،گفته میشود کسب سود دو طرفه کافی نیست و تفکر بازاریای در محیط امروزی با مشکلاتی مواجه است، زیرا حتی اگر سازمانها بتوانند پاسخگوی مشتریان خود باشند،نمیتوانند به قدر کافی پاسخگوی نیازها و خواستههای جامعه باشند.
شرکتهای موفق در سطح جهان،به طور فزایندهای در هدفهای سازمانی خود تعهدات قوی اجتماعی را در نظر میگیرند و بر این نکته واقفند که برای رضایت مصرفکننده باید آثار اجتماعی استفاده از محصولات را نیز به حساب آورد.
تاریخچه اقتصادی و تجاری بسیاری از شرکتهای تکنولوژیگرا در سطح دنیا نشان میدهد که در ابتدای تاسیس آنها به نظر میرسید که محصولات حاصل از تکنولوژی بالای آنها فروش خوبی داشته باشد،اما در سالهای بعد،رقابت و ناتوانی این شرکتها در سازگاری با محیط،مشکلاتی برای ورود به بازار و تداوم فعالیت آنها پدید آورد(این وضعیت در مورد شرکتهای موجود در صنعت رایانه بیشتر دیده میشود).
کاملا روشن است که نیاز شدیدی که به بهبود کیفیت فنی محصولات وجود دارد،اما این نباید به لحاظ خود محصول باشد بلکه باید براساس نیازهای مشتریان باشد.
بدون تردید، محصول بخش بسیار مهمی از استراتژی بازاریابی شرکتهاست و اما باید در چارچوب تفکر بازاریابی (بازارگرایی)شکل گیرد تا بتواند دستیابی به هدفهای سازمان را تسهیل نماید.
تفکر بازاریابی به جای پاسخگویی به مشکلات از طریق کاهش هزینهها، افزایش فروش یا با این فرض که بهبود محصول همیشه برای موفقیت ضروری است،به تدوین استراتژی مبتنی بر تحلیل بازار میپردازد."