خلاصة:
مقالهی حاضر میکوشد دو تصور کاملاً متفاوت از فضا را در جامعهشناسی زیمل برجسته کند. در این مسیر ابتدا نشان میدهیم که زیمل چگونه از دو انگارهی متفاوت فضا در آثارش استفاده میکند. با مرور جستار «جامعهشناسی فضا»ی زیمل، و مقایسهی آن با فضای کانتی- نیوتنی نشان میدهیم، چگونه انگارهی فضای زیمل در این جستار مبتنی بر فضای مطلق است. سپس با مرور دیگر آثار زیمل و مفاهیمی چون جامعهزیستی، اندرکنش اجتماعی، و دلالت عدد برای زندگی اجتماعی خواهیم دید، که انگارهی نسبتباور فضا در بنِ هستیشناسی اجتماعی زیمل قرار دارد. با سنجش این دو انگارهی در ظاهر متعارض، در پی یافتن پاسخی برای حل این تعارض برمیآییم. در پایان خواهیم دید که وجه دوسودایی فضا نزد زیمل برآمده از کاربست دو تمهید تبیینی متفاوت است.
This article explores the ontological nuances of space in Simmel`s sociology. We have demonstrated how two different conceptions of space coexist in Simmel’s social thought. By reviewing his “sociology of space”، we have traced a Newton-Kantian absolute space in Simmel’s thought; while through investigating his social ontology، exemplified in concepts of sociation، social interaction، significance of number for social life، we have demonstrated how this ontology presumes a relational space. Excavating these two seemingly paradoxical notions of space، we have tried to find a resolution to this ambivalence. We have come to the conclusion that this ambivalence is generated by two different explanatory devices that Simmel uses to illustrate social life.
ملخص الجهاز:
حال میخواهیم ببینیم ، آیا زیمل در مقام یک اندیشمند نوکانتی تا انتهای منطقی وام دار فهم نیوتنی- کانتی از فضا بود؟ یا این که اقتضائات و الزامات علوم اجتماعی وی را به سوی فهم دیگری از فضا پیش میبرد؟ به راستی، انگاره ی فضایی زیمل چگونه انگاره ای است که وی تقریباً در اکثر پژوهش های خود (از جستارهایی که درباره ی تیپ های اجتماعی نوشته گرفته تا فلسفه ی پول و مقالات روش شناختی درباره ی جامعه شناسی صوری) میتواند آن را احضار کند، و به طرزی درخشان به کار گیرد؟ به نظر میرسد زیمل از دو انگاره ی متمایز از فضا حرکت میکند.
برخی این ویژگی را «تقسیم پذیری فضا» نیز خوانده اند ( ,́koricS ٢٠١٣٥٩٠,́koricjuhas, SKis) زیمل در این باره مینویسد: ویژگی دیگر فضا، که تأثیری بنیادی بر اندرکنش های اجتماعی دارد، در این واقعیت نهفته است که استفاده ی عملی ما از فضا به بخش هایی تقسیم میشود که واحدهای [آن فضا] تقلی میگردند، و چارچوب آن ها را مرزهایی تعیین میکند - این مرزها هم علت این تقسیم هستند هم معلول آن (١٩٠٣١٩٩٧١٣٩,Simmel).
مفهوم مرز در جامعه شناسی فضای زیمل نشان میدهد که فضا نزد وی صرفاً امری مادی و فیزیکی نیست ، بلکه نوعی برساخت اجتماعی است که روابط و نسبت های میان افراد و گروه ها را تعیین و چارچوب آن را مشخص میسازد.