ملخص الجهاز:
"باید تاکید کرد که بازاندیشی در شیوه استفاده شرکتها از سنجههای مالی مثل نرخ بازدهی سرمایه(احتساب بهای آخرین محموله از کالا یا قطعه خریداری شده در اولین مصرف)برای ایجاد هماهنگی،پویایی و ارزیابی واحدهای عملیاتی غیر متمرکز ضرورت دارد.
مثلا تا به حال چند بار دیدهاید که مدیران به هنگام ارزیابی سرمایهگذاریهای دوایر به شیوه نرخ بازدهی سرمایه،داراییهای استیجاری را هم منظور کنند؟آیا هزینههای توسعه و راه اندازی و تهیه نرمافزار به عنوان بخشی از سرمایهگذاری در تولیدات مبتنی بر رایانه منظور میشود یا جزو هزینههای نامشهود قلمداد میشود؟آیا شرکتهایی که در کشورهای دیگر کار میکنند براساس مخاطرات اقتصادی محل ارزیابی میشوند، یا صرفا مطابق استانداردهای حسابداری ین المللی عمل میشود؟آیا شرکتهای سرمایهپذیر یک شرکت ایرانی که در خارج کشور فعالیت دارند الزامی به رعایت استانداردهای حسابداری ایران دارند؟در مورد محصولات جدید و طرحهایی که میزان سوددهی آنها هنز قابل محاسبه نیست به نظر میرسد ابتدا باید شرکتها هزینه پژوهشهای شخصی مبتکران و طراحان را تقبل کنند چرا که روش شناسایی اینگونه هزینهها در صورت سود و زیان حسابداری سنتی در بسیاری موارد نادرست است.
تصور این که شرکتها برای کسب درآمد به جای مدیریت داراییهای مشهود و نامشهود خود متوسل به اینگونه کارها بشوند،بعید نیست کسب دارایی باید به واسطه استفاده از نبوغ و (به تصویرصفحه مراجعه شود) ذکاوت مدیران در مدیریت درست داراییها باشد و نه بازیهایی که متاسفانه در دهه اخیر در کشور ما نیز رایج شده است."