خلاصة:
در این مقاله رابطة دین و دولت، از نگاه کالون بررسی شده است. وی با رویکرد و خاستگاهی الهیایی به رابطه این دو می نگریست که عناصری چون گناه، نجات در مسیح، تقدیر ازلی و دعوت در آن، اهمیت بسیاری داشت. ولی آیا وی به عنوان مصلح بزرگ کلیسا، نگاهی مردم سالار و ستم ستیز به مقوله دین و دولت داشت؟ آیا کالون آن گونه که می اندیشید، عمل کرد و در اندیشه او ثبات و استمرار وجود داشتک کالون با اعطای مشروعیت دینی به دولت مدنی و کلیسا، هریک را دارای نقش و کارکردی مستقل می داند، اما دست بالا را به کلیسا می دهد. وی، ازنظام سلطنتی و فردی بیزار است، اما نوعی جمهوری اریستوکراسی را یرجیح می دهد. البته چندان جایگاهی برای رای مردم و حق اعتراض و اجازه مقاومت مدنی قائل نیست؛ زیرا نهاد قدرت، نهاد یعیین شده یوسط خداوند است و به رغم آنکه به لحاظ ناری، نهاد قدرت مدنی را مستقل می دانست، در عمل آن را در خدمت نهاد دین قرار داد.
ملخص الجهاز:
"در مجموع ، بررسی موضوع دین و دولت در اندیشه ژان کالون ، دست کم ، از دو جهـت جهـت اهمیت دارد: نخست آنکه وی از رهبران اولیه کلیساهای پروتستانی(شاخه اصلاح شده ) بود کـه در نظریه پردازی در حوزة الهیات و اندیشه دینی مسیحی، فرد بسیار تأثیرگذاری بود، بـه گونـه ای کـه کتاب دوران ساز مبادی میسیحت وی، از مهم ترین کتاب هـا در تقریـر اندیشـه های دینـی اجتمـاعی مصلحان دینی قرن شانزدهم است که عده ای آن را «انجیل کلیساهای پروتسـتانی» و یـا دسـت کم ، کتابی همپای کتاب کلیات الهیـات تومـاس آکوئینـاس نامیده انـد.
محتـوای کتـاب بـر اسـاس آخـرین ویـرایش آن ، در نقـد و رد اندیشه های موجود در کلیسای فرانسه است که در چهار بـاب اسـت : شـناخت خـدا به مثابـه آفریـدگار، شناخت خدا به مثابه رهاییبخش ، چگونگی حضور در فیض عیسی مسیح ، راه ها و ابزارهای بیرونـی کـه خداوند برای رساندن ما به عیسی مسیح استفاده میکند.
کوشش کالون بـرای اینکـه نـه تنها زنـدگی سـاده کلیسایی را اصلاح کند، بلکه دیدگاهی مبتنی بر کتاب مقـدس را بـر هریـک از حوزه هـای زنـدگی حاکم کند، با آنکه آیین تسوینگلی بر نهضت پیوریتن انگلیسـی سـخت مـؤثر بـود، ولـی کالونیسـم اساس الهیات آن بود و در فرانسه ، اسکاتلند و انگلستان مـورد توجـه کامـل قـرار گرفـت .
اصولا تفکر سیاسی کالون همچون لوتر، خاستگاه الهیـاتی داشـت و آموزه هـای مهـم پولسـی در آن نقش فراوانی ایفا میکرد: آزادی معنوی فرد مسیحی، که مفهومی معنوی داشت و مـراد از آن ، عـدم نیـاز / به کلیسا و سلسله مراتب آن ، در امر نجات و اکتفا به عمل نجات بخش مسیح بود که بـه وسـیله ایمـان و فیض روح القدس تکمیل میشود."