خلاصة:
در طول قرن بیستم جنبش های اجتماعی فراوانی شکل گرفت که یکی از آنها جنبش زنان بود و باعث تغییرات بسیاری در وضعیت زنان گردید. جنبش زنان بعدها فمینیسم نام گرفت و تا به امروز تغییرات فراوانی درون خود داشته است و سه دوره را تجربه کرده که امواج فمینیسم نام گرفته اند.
موج اول جنبش زنان از سال 1850 شروع شد و تا سال 1920 طول کشید. زنان در این دوره به آزادی های سیاسی از جمله حق رای دست یافتند. موج دوم جنبش زنان از 1920 شروع شد و تا 1980 به طول انجامید، زنان در این دوره موفق به برخی اصلاحات حقوقی شدند و تحت تاثیر گرایش های چپ در آن زمان قرار گرفتند و فمینیسم مارکسیست، سوسیال و رادیکال از آن دسته می باشند. موج سوم از دهه ی 1980 شروع شده و تا به امروز نیز ادامه دارد.زنان مدعی اند که در موج سوم بر ساختار های فرهنگی جوامع خود تاثیر گذار بوده اند.
فمینیسم از گذشته تا به امروز نظم مسلط به ویژه وجوه مرد سالارانه ی آن را به نقد کشیده است. فمینیست ها مدعی اند که توانسته اند چشم انداز جدیدی به روی دانش بشر بگشایند.به این ترتیب مبارزه با سلطه ی مردان در سطوح سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رسالت زنان در امواج سه گانه ی فمینیسم بوده است.فمینیست ها معتقدند کهآزادی و دموکراسی سرنوشت مقدر همه ی انسان هاست و آنها هم برای همین مبارزه می کنند.
During the twentieth century، many social movements that took shape was one of the women's movement and causes many changes in the status of women. Later، feminist women's movement and was named to the enormous changes that have been experienced three waves of feminism have been called.
The first wave of the women's movement began in 1850 and lasted until 1920. In this era of political freedom to women won the right to vote. The second wave women's movement began in 1920 and lasted until 1980، women in this period to some legal reforms were influenced by the trends were at the time and Marxist feminism، socialist and radical of those requirements. The third wave started from the 1980s and continues to this day’s Claim that the third waves of cultural structures have an impact on their communities.
Feminism of the past to the dominant male-dominated، particularly in the funds has drawn criticism. Feminists claim that human knowledge has been able to open a new perspective. The struggle against the domination of men in political، social، cultural and economic mission of women in the three waves of feminism. Feminists believe that freedom and democracy ordained destiny of all human.
ملخص الجهاز:
"مشکل اینجاست که این پساتجدد گرایان که نمی خواهند استدلال پساتجدد گرایی را به منتهی الیه منطقی خود برسانند، دچار تناقض گویی آشـکاری مـی شـوند کـه فمینیسـم پسامدرن هم با آن روبرو است : چگونه می توان همه ی بنیان های تجدد و داعیه های برتری، حقیقت ، وثوق ، ترقی، فردگرایی و غیره را سازه زدایی و نفی کرد و بعد دیـدگاه خـود را «بهتـر» تلقـی کـرد؟ تساهل و کثرت گرایی مهم ترین شعارهای سیاسی مورد قبول این پسا تجـدد گرایـان و نیز فمینیست های موج سوم است .
بنابراین در کل ، زمینه ی مناسـب سیاسـی - اجتماعی همراه با سرشت مبارزات و خواسته های فمینیسم که به دلیل گـره خـوردن آن به حوزه های فرهنگی، ارزشی، گفتاری و منوط شدن موفقیت آنها بـه دگرگـونی در این حوزه هاست ، همراه با وجود جنبش های فکری مهم هم جوار به ویژه پسا تجـدد گرایی و نیز قوی بودن بعد گفتاری و شناختی در مبارزات جنبش های اجتمـاعی چـون جنبش محیط زیست ، باعث اهمیت فعالیت نظری در فمینیسم شده است .
البته این تغییر بیشتر در حوزه ی گفتـاری آکادمیـک و همچنـین در سایر گفتارها و جنبش های ضد هژمونیک بوده اسـت ، امـا مـی تـوان بـا توجـه بـه گستردگی آموزش عالی انعکاس آن را درگفتارهـای اجتمـاعی عمـومی (وحتـی گفتـار مسلط ) نیز دید در سایر سطوح ، فمینیسم به رغم مواجهه با محدودیت های ساختاری و نیز فعالیت های ضد جنبش راست جدید (در حوزه های مختلف ) توانسته کـم و بـیش برخی از مهم ترین دستاورد های موج دوم را حفظ کند."